مجتبی رفیعی؛ حسین بلوچی؛ مجید نعمت الهی؛ سمیرا متقی
دوره 4، شماره 1 (پیاپی 13) ، بهمن 1394، ، صفحه 121-140
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارتقای قابلیت شرکتها در نوآوریِ محصولات با بهکارگیریِ دانش سازمانی است. لذا در این پژوهش به بررسی تأثیر دانش سازمانی بر عملکرد و نوآوری در شرکتهای پارک علم و فنّاوری استان خراسان رضوی و روشن ساختن این امر که آیا دانش سازمانی منجر به نوآوری محصولات جدید و بهبود عملکرد میشود، پرداخته خواهد شد. بنابر این،، عوامل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ارتقای قابلیت شرکتها در نوآوریِ محصولات با بهکارگیریِ دانش سازمانی است. لذا در این پژوهش به بررسی تأثیر دانش سازمانی بر عملکرد و نوآوری در شرکتهای پارک علم و فنّاوری استان خراسان رضوی و روشن ساختن این امر که آیا دانش سازمانی منجر به نوآوری محصولات جدید و بهبود عملکرد میشود، پرداخته خواهد شد. بنابر این،، عوامل مهم پیوند دهندۀ دانش و عملکرد و نوآوری محصول در سازمانها با استفاده از یک مدل ساختارمند بیان شده است. جامعۀ آماری پژوهش شرکتهای پارک علم و فنّاوری استان خراسان رضوی بود. برای بهدست آوردن نمونه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داددهها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد بود. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی فرضیات پژوهش، مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزیی نرمافزار وارپ پیالاس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بهدست آمده از این پژوهش نشان داد دانش سازمانی بر اطلاعات نوآورانه، کارایی کسب اطلاعات و تفسیر از این اطلاعات تأثیرگذار است. بررسی کارایی اطلاعات کسب شده بر عملکرد محصول جدید مورد تأیید قرار نگرفت. متغیّر ساختار سازمانی رابطۀ بین دانش سازمانی با کسب اطلاعات و کارایی آن تعدیل کرد اما تعدیلگری این متغیّر در رابطۀ دانش سازمانی و تفسیر اطلاعات معنادار نبود.
حسین بلوچی؛ عباسعلی رستگار
دوره 3، شماره 3 (پیاپی 11) ، شهریور 1394، ، صفحه 71-91
چکیده
بدبینی سازمانی یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهشهای فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرندۀ کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل ...
بیشتر
بدبینی سازمانی یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهشهای فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرندۀ کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدلی در رابطه با ارتباطات بین آنها است. پژوهش حاضر، نوعی پژوهش آمیختۀ اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کیفی-کمّی است. در بخش کیفی، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینۀ بدبینی سازمانی و با استفاده از روش فراترکیب عوامل مؤثر بر بدبینی در سازمانها (9 عامل) شناسایی شد و در سه دسته عوامل شخصیتی و فردی(عوامل مربوط به شخصیت و عوامل فردی و روانی)، عوامل سازمانی (جو سازمانی بد، بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی، درک بیعدالتی، عملکرد ضعیف و درک منفی از اقدامات مدیریت) و عوامل شغلی دستهبندی شدند. در گام بعد، با استفاده از روش تحلیلی مدلسازی ساختاری تفسیری، روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در بخش مدلسازی از پرسشنامه به منظور استفاده از نظرات 15 خبرۀ رفتار سازمانی استفاده شد؛ این خبرگان به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دستهبندی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدل از این عوامل شد. مدل نشاندهندۀ عوامل و نحوۀ ارتباط و تعامل این عوامل است. در نهایت، به تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات بین ابعاد پرداخته شد و راهکارهایی در زمینۀ جلوگیری از بروز این پدیده در سازمانها ارائه شد.