هادی عارف؛ سید رضا سیدجوادین؛ علیاصغر پورعزت؛ قنبر محمد الیاسی
چکیده
دیدگاه معناسازی یکی از قدرتمندترین چارچوبهای مفهومی برای تبیین پدیدههای انسانی و اجتماعی در سازمان به شمار میرود. هدف این پژوهش عبارت است از بهکارگیری دیدگاه معناسازی برای درک بهتر نظام ارزیابی عملکرد در سازمان و پویشهای انسانی و اجتماعی پیرامون آن. ادراکات و تفاسیر کارکنان و کنشهایی که آنان براساس این تفاسیر انجام میدهند، ...
بیشتر
دیدگاه معناسازی یکی از قدرتمندترین چارچوبهای مفهومی برای تبیین پدیدههای انسانی و اجتماعی در سازمان به شمار میرود. هدف این پژوهش عبارت است از بهکارگیری دیدگاه معناسازی برای درک بهتر نظام ارزیابی عملکرد در سازمان و پویشهای انسانی و اجتماعی پیرامون آن. ادراکات و تفاسیر کارکنان و کنشهایی که آنان براساس این تفاسیر انجام میدهند، نقش مهمی در سرنوشت ارزیابی عملکرد و اثربخشی آن در سازمان دارد. انسان موجود معناساز است و برای فهم کنش وی باید به دنیای معانیاش وارد شد. روش پژوهش مقاله حاضر نظریة دادهبنیاد با رویکرد برساختگرایی چارمز است. روش نمونهگیری این مقاله نمونهگیری نظری و روش گردآوری داده نیز مصاحبه است. درمجموع با ۱۷ کارمند از دوشرکت دارای نظام ارزیابی عملکرد مصاحبه شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از روشهای کدگذاری اولیه و متمرکز استفاده شد. براساس نتایج کارکنان چهار معنای اصلی را به نظام ارزیابی عملکرد نسبت میدهند: ارزیابی عملکرد بهمثابه اهرم فشارمدیر، ارزیابی عملکرد بهمثابه نامه اعمال، ارزیابی عملکرد بهمثابه کاغذپاره و ارزیابی عملکرد امری ناشناخته. همچنین کارکنان در مواجهه با ارزیابی عملکرد، چهار استراتژی کنشی را اتخاذ میکنند: عملکرد نمایشی، عملکرد اصیل، بیتفاوتی و معناجویی. تحلیلها نشان میدهد مؤلفه تعیینکنندة ارتباط میان معانی و کنشها ادراک عاملیت نمرة عملکرد در نزد کارکنان است. با توجه به اهمیت تفاسیر و کنشهای کارکنان در اثربخشی اقدامات منابع انسانی یافتههای این پژوهش سازمانها را در مدیریت معانی و درنتیجه بهبود اثربخشی ارزیابی عملکرد یاری خواهد رساند. همچنین یافتههای این پژوهش میتواند درک موجود نسبت به رابطة اقدامات منابع انسانی با عملکرد فردی و سازمانی را نیز بهبود دهد.
مدیریت دولتی
هادی عارف؛ سید عباس مرادی شیرازی
دوره 5، شماره 2 (پیاپی 18) ، فروردین 1396، ، صفحه 13-30
چکیده
مبهم بودن معنای شایستگی که یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت منابع انسانی به شمار میرود به عنوان یک مسئله چالش بر انگیز، توسط بسیاری از صاحبنظران این عرصه مطرح شده است. این مقاله سعی دارد ضمن پرداختن به این مسئله، از ابهام موجود در این مفهوم کاسته و در جهت شفافسازی آن گام بردارد. بدین منظور رویکرد تحلیل مفهومی، ارائه شده توسط سودابی ...
بیشتر
مبهم بودن معنای شایستگی که یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت منابع انسانی به شمار میرود به عنوان یک مسئله چالش بر انگیز، توسط بسیاری از صاحبنظران این عرصه مطرح شده است. این مقاله سعی دارد ضمن پرداختن به این مسئله، از ابهام موجود در این مفهوم کاسته و در جهت شفافسازی آن گام بردارد. بدین منظور رویکرد تحلیل مفهومی، ارائه شده توسط سودابی (2010)، مبنای پژوهش قرار گرفت. بر اساس این رویکرد، با انجام چهار عملیات بر روی یک مفهوم، میتوان آن را شفاف ساخت؛ 1. ارائه تعریفی مناسب از مفهوم، 2. تحلیل حدود زمانی، مکانی و ارزشی مفهوم، 3. بررسی رابطه مفهوم مورد نظر با مفاهیم نزدیک به آن و تمییز مرز آن مفهوم با مفاهیم دیگر و در نهایت، 4. تحلیل و نمایش انسجام منطقی آن مفهوم و نحوه به کارگیری آن در چارچوب های نظری مرتبط. با مبنا قرار دادن این روش تحلیل مفهومی، در این مقاله نخست تلاشهای صورت گرفته برای شفافسازی مفهوم شایستگی مورد بررسی و سپس این مفهوم از منظر هر یک از ارکان چهارگانه شفافیت مفهومی مورد تحلیل قرار گرفت و در انتها مدلی مفهومی بر اساس تحلیلهای صورت گرفته ارائه شد.