سعید علمشاهی؛ محسن فرهادینژاد؛ سید عباس ابراهیمی
چکیده
با عنایت به تبعات گستردۀ اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران بخش دولتی که منجر به اتلاف منابع، فرصت سوزی و کاهش اعتماد عمومی به دولت میشود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل این پدیده و تعیین اهمیت هریک از این عوامل و با رویکرد ترکیبی انجام شد. بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه با 20 نفر از مدیران دولتی استان گلستان با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
با عنایت به تبعات گستردۀ اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران بخش دولتی که منجر به اتلاف منابع، فرصت سوزی و کاهش اعتماد عمومی به دولت میشود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل این پدیده و تعیین اهمیت هریک از این عوامل و با رویکرد ترکیبی انجام شد. بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه با 20 نفر از مدیران دولتی استان گلستان با استفاده از نمونهگیری هدفمند در سطوح پایه، میانی و عالی انجام گرفت و عوامل کلیدی، شناسایی و با بهرهگیری از تحلیل مضمون و استفاده از نرمافزار مکس. کیو. دی. ای، مجموعه دادهها در قالب 27 معیار و در 3 طبقه سازماندهی شدند. بهمنظور اطمینان از صحت کدگذاریها نتیجه تحلیل مضمون برای برخی مشارکتکنندگان ارسال و نظرات اصلاحی اعمال گردید. در فاز کمی پژوهش نیز بهمنظور رتبهبندی عوامل از روش تحلیل سلسلهمراتبی و پرسشنامه مقایسات زوجی با مشارکت 45 نفر استفاده شد. دادههای حاصل از پرسشنامهها، با نرمافزار اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش بیانگر این است که عوامل مرتبط با فرآیند تصمیمگیری (473/0)، عوامل سازمانی (355/0) و عوامل مرتبط با فرد تصمیمگیرنده (173/0) به ترتیب مهمترین نقش را در اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش از نظر مشارکتکنندگان در پژوهش ایفا مینمایند. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت با توجه به اینکه تغییر خصوصیات فردی مدیران، بسیار دشوار بوده و اهمیت کمتری نیز در بین عوامل دارد، سازمانهای دولتی میتوانند با تمرکز بر اصلاح فرآیند تصمیمگیری و کنترل عوامل سازمانی مؤثر بر تصمیمات تا حد قابلتوجهی کیفیت تصمیمات بخش دولتی را بهبود بخشند.
محسن فرهادی نژاد؛ محسن عین علی؛ هوشمند باقری قره بلاغ
چکیده
خاموشی هوشیارانه وضعیتی است که فرد تصمیم میگیرد اطلاعات مهم را به دلایل خاصی بپوشاند. هویت اصلی خاموشی هوشیارانه، اکراه بیشتر فرد برای دادن خبر بد نسبت به تمایلش برای ارائه خبر خوب و درنتیجه خاموش بودن است. در این راستا، هدف اساسی پژوهش حاضر تأثیر ابعاد فرهنگ هافستد بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی با توجه به نقش میانجیِ خاموشی ...
بیشتر
خاموشی هوشیارانه وضعیتی است که فرد تصمیم میگیرد اطلاعات مهم را به دلایل خاصی بپوشاند. هویت اصلی خاموشی هوشیارانه، اکراه بیشتر فرد برای دادن خبر بد نسبت به تمایلش برای ارائه خبر خوب و درنتیجه خاموش بودن است. در این راستا، هدف اساسی پژوهش حاضر تأثیر ابعاد فرهنگ هافستد بر عملکرد کارکنان و ارتباطات سازمانی با توجه به نقش میانجیِ خاموشی هوشیارانه است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیه کارکنان سازمانهای دولتی شهر سمنان است. برای این منظور با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونهای به تعداد 285 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامۀ استاندارد (هافستد، 1994؛ رامینگونگ و اسنانسینگ، 2013؛ یلدریم، 2014 و کوپمانس و همکاران، 2012) است و برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار اسمارت پلاس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که شاخص فاصلۀ قدرت، فردگرایی، مردانگی، اجتناب از عدم اطمینان و جهتگیری بلندمدت بر خاموشی هوشیارانه تأثیر مثبت و معنیداری دارد. از دیگر یافتههای پژوهش میتوان به تأثیر منفی خاموشی هوشیارانه بر عملکرد کارکنان با ضریب مسیر 488/0- و ارتباطات سازمانی با ضریب مسیر 514/0- اشاره کرد. وجه تمایز این پژوهش با مطالعات انجام شده درزمینۀ ابعاد فرهنگ هافستد در این است که در مطالعۀ حاضر بر نقش متغیر خاموشی هوشیارانه تأکید شده که در تحقیقات گذشته مغفول مانده بود.
مدیریت دولتی
محسن فرهادی نژاد؛ سکینه جعفری
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی علل سوتزنی سازمانی و دلایل عدم تمایل به سوتزنی در سازمانهای دولتی بود که با روش ترکیبی متوالی اکتشافی انجام شده است. مشارکتکنندگان بخش کیفی، مدیران و کارکنان دولتی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند 75 نفر بهعنوان مشارکتکننده در این پژوهش انتخاب شدند. جامعة آماری بخش کمی کارکنان سازمانهای دولتی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی علل سوتزنی سازمانی و دلایل عدم تمایل به سوتزنی در سازمانهای دولتی بود که با روش ترکیبی متوالی اکتشافی انجام شده است. مشارکتکنندگان بخش کیفی، مدیران و کارکنان دولتی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند 75 نفر بهعنوان مشارکتکننده در این پژوهش انتخاب شدند. جامعة آماری بخش کمی کارکنان سازمانهای دولتی شهرهای تهران، مشهد و سمنان بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 157 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نتیجۀ تحلیل دادههای کیفی منجر به شناسایی 32 مضمون پایه درزمینۀ دلایل سوتزنی کارکنان گردید که در قالب 6 مضمون سازماندهنده (رویکرد سلامتمحور، رویکرد منفعت طلبانه، رویکرد عدالتخواهانه، رویکرد اخلاق گرایانه، رویکرد تکلیفگرایانه، رویکرد انتقام جویانه)، سازماندهی شدند و 26 مضمون پایه در خصوص عدم تمایل به سوتزنی سازمانی احصا شد که بر اساس قرابت معنایی در قالب 4 مضمون سازماندهنده (عوامل مربوط به سازمان، عوامل مربوط به افشاکننده، عوامل مربوط به افشاشونده، عوامل مربوط به موضوع تخلف) قرار گرفتند. یافتههای بخش کمی نشان میدهد که رویکردهای عدالتخواهانه، اخلاقگرایانه، سلامتمحور، منفعتطلبانه، تکلیفگرایانه و انتقامجویانه به ترتیب بهعنوان مهمترین دلایل تصمیم به سوتزنی بوده و عوامل مربوط به افشاشونده، عوامل مربوط به سازمان، عوامل مربوط به موضوع تخلف و عوامل مربوط به افشاء کننده به ترتیب مهمترین علل سکوت در برابر مشاهدۀ رفتارهای نامطلوب را تشکیل میدهند. رتبهبندی گویههای مرتبط با علل سوتزنی بیانکنندة این است که جلوگیری از تکرار تخلفات، احساس بیعدالتی نسبت به خود و احساس مسئولیت بهعنوان مهمترین علل سوتزنی و ناامیدی از ضمانت اجرایی در صورت افشای تخلفات، نفوذ بالای فرد متخلف و عدمحمایت سازمانی از افشاگران بهعنوان دلایل اصلی سکوت در برابر تخلفات تلقی میشود.