سنا اسفندیاری؛ کاظم عسکری فر؛ ابوالقاسم ابراهیمی
چکیده
جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مشارکتی بخش عمومی کشور، نیازمند یک الگوی سازمانی متناسب با انتظارات بخش خصوصی است و هدف این مطالعه بهعنوان یک پژوهش کاربردی، توصیفی، اکتشافی و آمیخته، ارائه الگوی سازمانی بخش عمومی بهمنظور جذب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمومی است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی عوامل ...
بیشتر
جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مشارکتی بخش عمومی کشور، نیازمند یک الگوی سازمانی متناسب با انتظارات بخش خصوصی است و هدف این مطالعه بهعنوان یک پژوهش کاربردی، توصیفی، اکتشافی و آمیخته، ارائه الگوی سازمانی بخش عمومی بهمنظور جذب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمومی است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی عوامل مؤثر بر تصمیم سرمایهگذار بخش خصوصی در قالب کدها، مفاهیم، تمهای فرعی و تمهای اصلی با رویکرد پدیدارشناسی تعیین و در ادامه این عوامل سازمانی با روش دیمتل به عوامل اثرگذار و اثرپذیر دستهبندی شدهاند. جامعه آماری پژوهش شامل سرمایهگذاران پروژههای بخش عمومی و خبرگان این حوزه بودهاند که 13 نفر سرمایهگذار و 9 نفر خبره به صورت قضاوتی و هدفمند انتخاب شده و مشارکت کردهاند. روش گردآوری دادهها به صورت میدانی بوده که در بخش کیفی فرم مصاحبه باز و ضبط مصاحبهها و در بخش کمّی فرمهای جمعآوری نظر خبرگان بهعنوان ابزار استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد یازده تم اصلی در بخش عمومی شامل سامانهها، تبلیغات، فرآیندهای کاری، حاکمیت سازمانی، منابع انسانی، ارتباطات، اعتمادسازی، برندسازی، شواهد فیزیکی سازمان، جذابیت شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و واقعی بودن شرایط پروژههای پیشنهادی در تصمیم بخش خصوصی به مشارکت با بخش عمومی مؤثر هستند که از بین آنها، فرآیندهای سازمانی، منابع انسانی درگیر در فرآیند جلب مشارکتها و حاکمیت سازمانی بخش عمومی تأثیرگذارترین عوامل و اعتمادسازی، برندسازی و ارتباطات به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل مرتبط با بخش عمومی هستند.
مدیریت عمومی
ناصر صنوبر؛ سید صمد حسینی؛ پویا بهزادنیا؛ زهرا یونس پور
چکیده
یکی از مسایل مهم سازمانهای دولتی اجرای صحیح استراتژی تغییر و برنامه های بهبود سازمانی است و مدیران میانی و بهویژه کیفیت روابط بین آنها، نقش کلیدی در اجرای استراتژی دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد تأثیر عدالت سازمانی، حمایت مدیریت ارشد از تغییر و مشارکت در تصمیمگیری را بر تعهد استراتژیک مدیران میانی بررسی کند.در این پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسایل مهم سازمانهای دولتی اجرای صحیح استراتژی تغییر و برنامه های بهبود سازمانی است و مدیران میانی و بهویژه کیفیت روابط بین آنها، نقش کلیدی در اجرای استراتژی دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد تأثیر عدالت سازمانی، حمایت مدیریت ارشد از تغییر و مشارکت در تصمیمگیری را بر تعهد استراتژیک مدیران میانی بررسی کند.در این پژوهش با جمعآوری پرسشنامه از میان 77 نفر از مدیران دستگاههای اجرایی استان آذربایجان شرقی به روش تصادفی در دسترس و پردازش و بررسی فرضیهها و تجزیه و تحلیل دادهها از روش رگرسیون توسط نرمافزارهای SPSS،MOS 21 استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد بین عدالت سازمانی و روابط با کیفیت بالا رابطة مثبتی وجود داشته و حضور عدالت سازمانی درکشده باعث ایجاد روابط با کیفیت بالا میشود، تعهد به اهداف سازمانی نیز افزایش مییابد. همچنین طبق نتایج این تحقیق، ارتباط خاصی بین مدیریت مدیران ارشد و تعهد به تغییر بدون در نظر گرفتن نقش مستمر روابط با کیفیت بالا اثبات نشد.
مدیریت دولتی
یحیی داداش کریمی؛ ناصر میرسپاسی؛ رضا نجفبیگی
چکیده
بررسی پژوهشهای گذشته درزمینة حکمرانی نشاندهندة این موضوع بوده که درمجموع هریک از پژوهشها با توجه بـه نـوع رویکـرد، تأکید و اهدافی که دنبال میکرده، بـه بیـان چنـد ویژگـی خـاص پرداخته و قادر به پوشـش دادن مجموعـه ویژگـیهـای حکمرانی نبوده است. در این راستا، در این پژوهش تلاش شده تا این خلأ برطرف شده و شاخصهای شفافیت، پاسخگویی ...
بیشتر
بررسی پژوهشهای گذشته درزمینة حکمرانی نشاندهندة این موضوع بوده که درمجموع هریک از پژوهشها با توجه بـه نـوع رویکـرد، تأکید و اهدافی که دنبال میکرده، بـه بیـان چنـد ویژگـی خـاص پرداخته و قادر به پوشـش دادن مجموعـه ویژگـیهـای حکمرانی نبوده است. در این راستا، در این پژوهش تلاش شده تا این خلأ برطرف شده و شاخصهای شفافیت، پاسخگویی و مشارکت نظام حکمرانی آموزش عالی با در نظرگرفتن زمینههای سیاسی، اقتصادی و اداری مورد شناسایی قرار گرفته و مدل حکمرانی آموزش عالی در کشور ارائه شود. پژوهش حاضر را میتوان پژوهش کیفی دانست. همچنین جامعة آماری این پژوهش مشتمل بر دو گروه افراد مدیران و استادان دانشگاهی بوده است که از طریق مصاحبة باز انجام شده است. در این پژوهش با توجه به اینکه هدف پژوهش ارائه مدل حکمرانی در آموزش عالی بوده است از روش تحلیل مضمون (تم)، بهمنظور تجزیه و تحلیل مصاحبهها (کدگذاری و تعیین تمهای فرعی و اصلی) استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر این موضوع بوده که مدل نهایی حکمرانی آموزش عالی مشتمل بر نه عامل: شفافیت سیاسی اجتماعی، شفافیت اقتصادی، شفافیت اداری (بوروکراتیک)، پاسخگویی سیاسی اجتماعی، پاسخگویی اقتصادی، پاسخگویی اداری (بوروکراتیک)، مشارکت سیاسی اجتماعی، مشارکت اقتصادی، مشارکت اداری (بوروکراتیک) بوده است.