الهام ابراهیمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف فهم معنا و ساختار اساسی پدیده نشانگان ملکه زنبورعسل انجام شد. این فهم، از تحلیل تجربه زیسته هفت نفر از زنان شاغل در یکی از دانشگاههای کشور که مدیران آنان، زنان عضو هیئتعلمی بودند به دست آمد. بنابراین، هدف پژوهش، روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل مبتنی بر مدل بهینه شده کُلایزی مورد استفاده قرار گرفت. پرسش اصلی مطرح ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف فهم معنا و ساختار اساسی پدیده نشانگان ملکه زنبورعسل انجام شد. این فهم، از تحلیل تجربه زیسته هفت نفر از زنان شاغل در یکی از دانشگاههای کشور که مدیران آنان، زنان عضو هیئتعلمی بودند به دست آمد. بنابراین، هدف پژوهش، روش پدیدارشناسی توصیفی هوسرل مبتنی بر مدل بهینه شده کُلایزی مورد استفاده قرار گرفت. پرسش اصلی مطرح شده در این: پژوهش «پدیده نشانگان ملکه زنبورعسل از دیدگاه افرادی که آن را تجربه کردهاند چه ساختاری دارد؟». برای نمونهگیری با در نظر گرفتن دو معیار شمولیتِ کلایزی، از روشهای غیراحتمالی هدفمند و گلوله برفی برای انتخاب نمونه استفاده شد. با پرسیدن پیشسؤلهای غربالگری، هفت نفر از زنان شاغل در یکی از دانشگاههای کشور که مدیران زن عضو هیئتعلمی داشتند، بهعنوان نمونه: پژوهش انتخاب شدند. پس از انجام مصاحبههای مفصل با این افراد، از روش پدیدارشناسی هشت مرحلهای کلایزی برای تحلیل دادهها استفاده شد. مطابق یافتههای پژوهش، پانزده خوشه در قالب پنج تمِ مکشوف، دستهبندی شدند. تمهای مبیّنِ معنای پدیده نشانگان ملکه زنبورعسل از دیدگاه مشارکتکنندگان عبارت بودند از: 1. تزریق و تلقین حس فروماندگی، 2. بنبست ارتباطی، 3. سلوک ناعادلانه، 4. سبک مدیریت جعلی و 5. بافتار تبعیضآمیز تجربهشده. در پایان برمبنای تمهای احصا شده، توصیف جامعی از معنا و ساختار پدیده نشانگان ملکه زنبورعسل ارائه شد.