تقی داور؛ سعید صفاریان همدانی؛ فرشیده ضامنی
چکیده
امروزه توسعه کشورها براساس خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی پایهریزی میشود. رسیدن به این هدف در سایه رهبری کارآفرینانه تسهیل میشود. یکی از زمینههای مورد توجه محققان، ضرورت نیاز سازمانهای امروزی به رهبری کارآفرینانه در چنین شرایط متغیر و ناپایدار اقتصادی است. رهبری کارآفرینانه، سبکی از رهبری است که در آن رهبر، بر عملکرد گروه ...
بیشتر
امروزه توسعه کشورها براساس خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی پایهریزی میشود. رسیدن به این هدف در سایه رهبری کارآفرینانه تسهیل میشود. یکی از زمینههای مورد توجه محققان، ضرورت نیاز سازمانهای امروزی به رهبری کارآفرینانه در چنین شرایط متغیر و ناپایدار اقتصادی است. رهبری کارآفرینانه، سبکی از رهبری است که در آن رهبر، بر عملکرد گروه در دستیابی به اهداف سازمانی که شامل کشف و بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینی است، تأکید دارد. لذا، هدف این مقاله شناسایی و تبیین ابعاد و مؤلفههای رهبری کارآفرینانه بهمنظور ارائه مدل است. در این پژوهش از روش کیفی مبتنی بر رویکرد نظریهپردازی دادهبنیاد استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل ۱۴ نفر از اعضای هیات مدیره و نیز مدیران ارشد گروه خودروسازی سایپا است که به عنوان گروه خبرگان، بصورت هدفمند انتخاب شده اند و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با این افراد انجام شده است. دادهها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تحلیل شده و در قالب 355 کد، 72 مفهوم، 13 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی طبقهبندی شده است. درنهایت مدل رهبری کارآفرینانه با شناسایی و معرفی 13 مؤلفه و 5 بعد، شامل هدایتگری (هدفگرایی، الهام بخشی و الگوسازی)، تسهیلگری (قابلیت ادراکی، قابلیت ارتباطی، توانمندسازی)، حمایتگری (ایجاد تعهد، ایجاد انگیزه و هوش هیجانی)، مربیگری (جهتگیری تیمی و مشارکتجویی) و عامل کارآفرینی (قابلیت حرفهای و قابلیت کارآفرینی)، طراحی و ارائه شده است.
مدیریت دولتی
هاجر آرامون؛ طاهره فیضی؛ مسعود گرامی پور
چکیده
این سوال که چرا عدهای از کارکنان سازمان را ترک میکنند و عدهای دیگر در سازمان باقی میمانند سالهاست که ذهن نویسندگان و مدیران را به چالش کشیده است. با وجود گذشت بیش از 60 سال پژوهش در حوزه ترک شغل کارکنان هنوز هم این مدلها نتوانستند عوامل خروج کارکنان را به درستی تبیین کنند. برای پوشش دادن به نواقص مدلهای ترک شغل سنتی ایده تثبیت ...
بیشتر
این سوال که چرا عدهای از کارکنان سازمان را ترک میکنند و عدهای دیگر در سازمان باقی میمانند سالهاست که ذهن نویسندگان و مدیران را به چالش کشیده است. با وجود گذشت بیش از 60 سال پژوهش در حوزه ترک شغل کارکنان هنوز هم این مدلها نتوانستند عوامل خروج کارکنان را به درستی تبیین کنند. برای پوشش دادن به نواقص مدلهای ترک شغل سنتی ایده تثبیت شغلی در سال 2001 مطرح شد که علی رغم گذشت بیش از 16 سال از زمان طرح این مفهوم، متاسفانه در ادبیات داخلی مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پی تبیین مدل تثبیت شغلی با رویکرد داده بنیاد در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 27 تن از مدیران و کارکنان آَشنا به مباحث مدیریت منابع انسانی مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار اطلس تیآی تحلیل و مدل کیفی پژوهش استخراج شد. نتیجه حاکی ازاستخراج بالغ بر280 کد اولیه از مصاحبهها و نیز احصای 24 مفهوم و 15 مقوله است که در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است. بر اساس این مدل مدیران باید بکوشند مسئولیتهای خود را در اجتماع فعلانه پیگیر شده و از طریق تعاملات گسترده اجتماعی عنصری تاثیرگذار بر رفاه اجتماعی و فرهنگ اجتماعی باشند در غیر این صورت روزبه روز سیل خروج رو به افزایش نیروهای سازمان را مشاهده خواهند کرد.
محسن فرهادی نژاد؛ محمد لگزیان؛ یزدان منصوریان؛ آذر کفاشپور
دوره 3، شماره 1 (پیاپی 9) ، دی 1393، ، صفحه 55-70
چکیده
یکی از چالشهای جدّی در ادارۀ اثربخش سازمانها به ویژه در بخش دولتی، حصول اطمینان از وجود مدیرانی شایسته در بالای هرم سازمانی است. وجود چنین مدیرانی میتواند منابع محدود این بخش را در میان محدودیتهای بیشمار دیگری که سازمانهای دولتی را احاطه کرده است، به شکل مطلوب اداره کند. لذا هدف این پژوهش، کشف کلیدیترین شایستگیهای مورد ...
بیشتر
یکی از چالشهای جدّی در ادارۀ اثربخش سازمانها به ویژه در بخش دولتی، حصول اطمینان از وجود مدیرانی شایسته در بالای هرم سازمانی است. وجود چنین مدیرانی میتواند منابع محدود این بخش را در میان محدودیتهای بیشمار دیگری که سازمانهای دولتی را احاطه کرده است، به شکل مطلوب اداره کند. لذا هدف این پژوهش، کشف کلیدیترین شایستگیهای مورد نیاز برای ادارۀ اثربخش امور در بخش دولتی میباشد. از آنجا که کاوش در دنیای ذهنی و تجارب افراد و استخراج نگرش آنها مستلزم بهرهگیری از روشهای کیفی پژوهش بوده و از سویی، یکی از بهترین روشهای کیفی که با هدف و سؤال این مطالعه سازگاری دارد، نظریۀ دادهبنیاد است، از این روش برای انجام تحقیق بهرهگیری شد. به منظور جمعآوری دادهها نیز از مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد که در نهایت و پس از رسیدن به اشباع نظری، با انجام مصاحبه با 25 نفر از مدیران واجد شرایط، دادههای لازم گردآوری و تحلیل شد. مجموعه دادههای جمعآوری شده پس از طی فرایند مقایسۀ مستمر دادهها و کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی، در قالب 430 کد اولیه، 27 مفهوم، 9 مقوله و سه طبقه، سازماندهی شدند. حاصل نهایی تحلیل دادههای گردآوری شده، در قالب یک نظریة داده بنیاد اولیه با عنوان «نظریة مدیریت اثربخش در سازمانهای دولتی ایران» ارائه شد. این نظریه به دنبال آن است تا مجموعه ویژگیهای شخصیتی، نگرشی، رفتاری، مهارتها و شایستگیهای یک مدیر دولتی را که میکوشد به گونهای اثربخش در سازمانهای دولتی ایران فعالیت کند، با توجه به شرایط محیطی تبیین کند. بر اساس این نظریه، مدیران دولتی اثربخش به منظور دستیابی به سطح مطلوب اثربخشی، باید دارای مجموعهای از شایستگیهای فردی، تعاملی و سازمانی باشند. در واقع؛ این یافتهها بیانگر سیمای مدیریت دولتی اثربخش در سازمانهای ایرانی است که میتواند به عنوان یک شاخص برای مدیران و سازمانهایی که قصد دارند درجة اثربخشی خود و مدیران خود را ارزیابی کنند نیز مورد استفاده قرار گیرد.