سید جواد حسینی کوهساری؛ محمدرضا مشایخ؛ جمشید سالار؛ سید محمد باقری
چکیده
سرمایه انسانی ماهر بهعنوان یک دارایی نامشهود، محرک اصلی اقتصاد دانش محور است، هدف این پژوهش یافتن مدلی برای تأثیر هشتگانه مؤلفه مهارت، تجربه، ذهنیت، دانش ضمنی، فرهنگ، سنت، دین و نگرش بر بالندگی منابع انسانی در راستای دستیابی به اقتصاد دانش محور بود، روش این پژوهش، توصیفی و ابزارهای پژوهش به ترتیب روش دلفی و فرایند تحلیل سلسهمراتبی ...
بیشتر
سرمایه انسانی ماهر بهعنوان یک دارایی نامشهود، محرک اصلی اقتصاد دانش محور است، هدف این پژوهش یافتن مدلی برای تأثیر هشتگانه مؤلفه مهارت، تجربه، ذهنیت، دانش ضمنی، فرهنگ، سنت، دین و نگرش بر بالندگی منابع انسانی در راستای دستیابی به اقتصاد دانش محور بود، روش این پژوهش، توصیفی و ابزارهای پژوهش به ترتیب روش دلفی و فرایند تحلیل سلسهمراتبی و از نظر نوع پژوهش، اکتشافی- کاربردی و مشتمل بر روشهای پژوهش کمی و کیفی بود، طبق یافتههای این پژوهش، فرضیه اصلی پژوهش (سرمایه انسانی بالنده عامل اساسی در دستیابی به اقتصاد دانش محور است، آینده اقتصاد جهان از مسیر اقتصاد دانش محور میگذرد و راه دستیابی به اقتصاد مقاومتی و اقتصاد درونزا، اقتصاد دانش محور است) و فرضیههای فرعی پژوهش (عوامل مهارت، تجربه، ذهنیت، عامل دانش ضمنی، فرهنگ، سنت، دین و نگرش در بالندگی سرمایههای انسانی مؤثر است) مورد تأیید خبرگان قرار گرفت، نتایج آمار و ارقام نهایی استخراج شده در این پژوهش نشان میدهد که مؤلفههای دانش ضمنی، فرهنگ، دین، سنت، مهارت، تجربه، ذهنیت و نگرش از نظر نخبگان به ترتیب بیشترین تأثیر را در بالندگی سرمایههای انسانی دارند.
مدیریت عمومی
سعیده سیادت؛ محمدتقی امینی؛ محمدمهدی پرهیزگار؛ جمشید سالار
چکیده
امروزه رقابت در فضای کسبوکارهای مختلف مستلزم مواجهه با فرصتها و چالشهای فروانی است. ازاینرو، ضروری است تا مدیران بهمنظور پیشبینی و هدایت راهبردی اثربخش سازمانهای خود، همچنین کنترل و پاسخگویی به -موقع در واکنش به تحرکات رقبا و تحولات محیطی، از نوعی الگوی کنترل -استراتژیک استفاده نمایند که علاوهبر ضمانت حفظ حیات و بقای ...
بیشتر
امروزه رقابت در فضای کسبوکارهای مختلف مستلزم مواجهه با فرصتها و چالشهای فروانی است. ازاینرو، ضروری است تا مدیران بهمنظور پیشبینی و هدایت راهبردی اثربخش سازمانهای خود، همچنین کنترل و پاسخگویی به -موقع در واکنش به تحرکات رقبا و تحولات محیطی، از نوعی الگوی کنترل -استراتژیک استفاده نمایند که علاوهبر ضمانت حفظ حیات و بقای سازمان و تحقق اهداف سازمان، کنترل را به امری مستمر، درونی و جاری در سازمان تبدیل نماید. بنابراین؛ پژوهش حاضر با بهرهگیری از شیوة پژوهشی کیفی و روش داده بنیاد به تبیین الگوی کنترل استراتژیک با رویکرد خودکنترلی پرداخته است. در این پژوهش نمونهگیری به روشهای هدفمند، نظری و گلوله برفی انجام شده، ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش، مصاحبههای نیمه ساختاریافته و شیوة تجزیه و تحلیل آن با استفاده از مدل پارادیمی داده بنیاد انجام شده است. نتایج حاصله مؤید آن -است که مقولة اصلی «پیادهسازی کنترل استراتژیک در سازمان و نگاهی -درونی به کنترل استراتژیک» است که با توجه به عوامل علّی، عوامل زمینهای و عوامل مداخلهگر شکل گرفته است و از طریق راهبردها، به دودسته پیامد اصلی شامل پیامدهای سازمانی و پیامدهای فردی منجر میشود.