علی شریعتنژاد
چکیده
در دنیای مدیریت امروز، برخی رهبران ضمن برخورداری از شخصیت خودمحور و متکبر و قرارگیری در موقعیت قدرت، در طول زمان کمتر از تواناییها و قابلیتهای ذهنی خود استفاده میکنند و تحرک فکری کمی دارند که این مسئله در گذر زمان باعث کاهش توانش فکری و عقلانی آنها میشود. در حقیقت این افراد، بعد از رسیدن به قدرت، دچار کوتهفکری و تحکم ...
بیشتر
در دنیای مدیریت امروز، برخی رهبران ضمن برخورداری از شخصیت خودمحور و متکبر و قرارگیری در موقعیت قدرت، در طول زمان کمتر از تواناییها و قابلیتهای ذهنی خود استفاده میکنند و تحرک فکری کمی دارند که این مسئله در گذر زمان باعث کاهش توانش فکری و عقلانی آنها میشود. در حقیقت این افراد، بعد از رسیدن به قدرت، دچار کوتهفکری و تحکم بیمنطق میشوند؛ چراکه اعمال قدرت مداوم و توانایی حکمرانی بدون داشتن فعالیت فکری و ذهنی، آسیب قابلتوجهی به توانش ذهنی و فکری آنها میزند که نتیجه آن ضعف در فعالیتهای فکری رهبران، بالأخص در حوزه تصمیمگیری خواهد بود. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر و پیامدهای هوبریس رهبران در سازمانهای دولتی انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که از نظر هدف توسعهای و از نظر روش گردآوری اطلاعات پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی خبرگان هستند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی اعضای نمونه آن انتخاب و براساس اصل کفایت نظری تعداد آن برآورد شد. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. در این پژوهش برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرمافزار اطلس تی و برای تحلیل کمی از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تحکم بیمنطق، پارادوکس قدرت، تصور وهمآلود از نبوغ و دانش شخصی، عدمتحرک مغزی و تنبلی ذهنی، غرور و خودشیفتگی و اختلالات شخصیتی و رفتاری مهمترین عوامل مؤثر و شکلدهنده هوبریس هستند. همچنین تمرکز تصمیمگیری، رهبری مغرورانه، بهرهکشی و استثمار منابع انسانی، مدیریت خودکامه و کاهش انگیزه و تعهد پیروان و زیردستان بهعنوان مهمترین پیامدهای پدیده هوبریس رهبران در سازمانهای دولتی است.
اردﺷﯿﺮ شیری؛ ﺻﺒﺮﯾﻪ ﺧﻠﺪ ﺷﺮﻓﯽ؛ ﻣﻬﺪی دﻫﻘﺎﻧﯽ؛ علی یاسینی
دوره 3، شماره 3 (پیاپی 11) ، شهریور 1394، ، صفحه 107-128
چکیده
منابع انسانی دردنیای امروز،بهترین مزیت رقابتی هرسازمان تلقی میشود وانسان بیش از هرزمان دیگری درنظریه سازمانها اهمیت یافته است.نیروی انسانی به همان اندازه که میتواند سازمانها را در رقابت یاری دهد، ممکن است مانعی جدی بر سر راه سازمان باشد؛ در نتیجه هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه ...
بیشتر
منابع انسانی دردنیای امروز،بهترین مزیت رقابتی هرسازمان تلقی میشود وانسان بیش از هرزمان دیگری درنظریه سازمانها اهمیت یافته است.نیروی انسانی به همان اندازه که میتواند سازمانها را در رقابت یاری دهد، ممکن است مانعی جدی بر سر راه سازمان باشد؛ در نتیجه هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتارهای منافقانه با نقش میانجی رفتارهای ماکیاولیگری مدیران در سازمانهای دولتی شهر کرمانشاه است. حجم جامعهی مورد مطالعه 4588 نفر بودند که 355 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی ساده و فرمول کوکران به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن مورد تأیید اساتید و نخبگان قرار گرفت. برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف پژوهش کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن دادههای مورد نیاز، از نوع پژوهشهای توصیفی و همبستگی است. برای تجزیهوتحلیل دادههای پرسشنامه از آزمونهای همبستگی و مدل معادلات ساختاری، موجود در بستههای نرمافزاری اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر رفتارهای ماکیاولیگری دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.74 است و همچنین خودشیفتگی نیز دارای اثر مستقیم معناداری برابر با 0.87 بر رفتار منافقانه میباشد. رفتارماکیاولیگری نیز بر رفتار منافقانه دارای اثر مستقیم و معنا داری برابر با 0.66 است؛ پس میانجی بودن رفتار ماکیاولیگری در ارتباط بین خودشیفتگی مدیران و رفتار منافقانه مدیران نیز تأیید میشود.