علی جمشیدی
چکیده
بهبود تصمیمگیری و عملکرد سازمانهای دولتی کشور، نیازمند سازوکارهای لازم برای بهرهگیری از تجارب پیشین است که با عنوان حافظه سازمانی شناخته میشود. این مطالعه یک پژوهش کاربردی-توسعهای است که با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی حافظه سازمانی در سازمانهای دولتی کشور انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری به شناسایی ...
بیشتر
بهبود تصمیمگیری و عملکرد سازمانهای دولتی کشور، نیازمند سازوکارهای لازم برای بهرهگیری از تجارب پیشین است که با عنوان حافظه سازمانی شناخته میشود. این مطالعه یک پژوهش کاربردی-توسعهای است که با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی حافظه سازمانی در سازمانهای دولتی کشور انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری به شناسایی عوامل زیربنایی و الگوی روابط آنها پرداخته شد. برای این منظور با 18 نفر از مدیران سازمان برنامه و سیاستگذاری کلان کشور با روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبه انجام شد. پس از طراحی الگوی پارادایمی پژوهش از روش حداقل مربعات جزئی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. در این بخش از ابزار پرسشنامه برای گردآوری دادهها استفاده شد و از دیدگاه 93 نفر از مدیران و کارشناسان ذیربط با روش نمونهگیری طبقهای استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد مقوله محوری حافظه سازمانی از چهار عامل حافظه شناختی، توصیفی، رویهای و رفتاری تشکیل میشود. مدیریت دانش شرایط و بستر زمینهای را فراهم میآورد و مواردی مانند اسناد بالادستی نظام نقش مداخلهگر دارند. یادگیری سازمانی، بهبود مستمر و امکانات موجود نقش علی را ایفا میکنند. در نهایت نتایج نشان داده است حافظه سازمانی چنانچه با اتخاذ راهبردهای لازم در سطح فردی و سازمانی همراه شود میتواند شرایط را برای بهبود عملکرد شغلی، سازمانی و در نهایت افزایش رضایت ارباب رجوع و بهرهوری سازمانی فراهم آورد.