مسرت آیت؛ علیرضا زارع
چکیده
امروزه با پیشرفت علم و فناوری مدیران با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته با پالایش و انتخاب دستهای از اطلاعات، خود را در حصار شیشهای اطلاعات محصور مینمایند. این امر موجبات عدم اطمینان و بدبینی کارمندان نسبت به آنان را فراهم میآورد. هدف از پژوهش حاضر نقش پایش حصار شیشهای اطلاعات مدیریت بر بدبینی سازمانی ...
بیشتر
امروزه با پیشرفت علم و فناوری مدیران با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته با پالایش و انتخاب دستهای از اطلاعات، خود را در حصار شیشهای اطلاعات محصور مینمایند. این امر موجبات عدم اطمینان و بدبینی کارمندان نسبت به آنان را فراهم میآورد. هدف از پژوهش حاضر نقش پایش حصار شیشهای اطلاعات مدیریت بر بدبینی سازمانی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی، از نوع علّی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شعب بانک ملت در شهر اصفهان به تعداد 420 نفر هستند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 208 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنان توزیع شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و رواییسازه و پایایی آن با استفاده از شاخصهای آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بررسی شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. براساس یافتههای این پژوهش بعدساختاری و بعدمدیریتی بر روی حصار شیشهای اطلاعات تأثیرگذار هستند. بهعلاوه حصار شیشهای اطلاعات مدیران بر روی بدبینی سازمانی تأثیر دارد. نتایج پژوهش حاکی از این است که حصار شیشهای اطلاعات موجب میشود که مدیران سازمان از بسیاری وقایع داخلی سازمان بیاطلاع باشند که این امر موجب ایجاد بیاعتمادی و بدبینی کارمندان به اقدامات مدیریت میگردد و میتواند لطمات و ضررهای جبرانناپذیری را برای سازمان و مدیران در پی داشته باشد.
ابراهیم آریانی قیزقاپان؛ عادل زاهد بابلان؛ علی خالق خواه؛ مهدی معینی کیا
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارتباطیابی نقش عوامل بیعدالتی سازمانی و بدبینی سازمانی در طفرهروی مجازی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کارکنان ستادی دانشگاههای جامع وابسته به وزارت علوم در چهار سطح طراز عملکرد بینالمللی، ملی، منطقهای و محلی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارتباطیابی نقش عوامل بیعدالتی سازمانی و بدبینی سازمانی در طفرهروی مجازی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کارکنان ستادی دانشگاههای جامع وابسته به وزارت علوم در چهار سطح طراز عملکرد بینالمللی، ملی، منطقهای و محلی در سراسر کشور بود. روش نمونهگیری از نوع خوشهای چندمرحلهای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 430 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه طفرهروی مجازی بلا و همکاران (2006)، پرسشنامه بدبینی سازمانی کالاگان (2009) و پرسشنامه بیعدالتی سازمانی کیم و لیونگ (2007) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. دادهها با شبکه عصبی مصنوعی با روش پرسپترون چندلایه (MPL) در نرمافزار Spss.v.24 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباطیابی عوامل سازمانی مؤثر بر طفرهروی مجازی دارای یکلایه ورودی با هشت گره و یکلایه پنهان با دو گره است و شبکه عصبی مصنوعی بهخوبی قادر است پرشها و روند طفرهروی مجازی کارکنان دانشگاهی را از روی عوامل سازمانی بدبینی و بیعدالتی؛ پیشبینی نماید. ازاینرو، لازم است در هدایت رفتار منابع انسانی (جلوگیری از بروز رفتار انحرافی طفرهروی مجازی) به این مؤلفهها و اثراتشان در سازمان توجه شود.
مدل سازی
حسن داناییفرد؛ جلیل دلخواه؛ راضیه قنبری
چکیده
مدیریت انگیزة خدمت عمومی در کارکنان سازمانهای دولتی بزرگترین چالش مدیران بخش دولتی امروزی است زیرا فلسفه وجودی مدیریت دولتی خدمت به آحاد شهروندان در پرتو وجود کارکنان دارای انگیزة خدمت عمومی بالا است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر انگیزه خدمت عمومی، به تبیین نقش برداشت از سیاست سازمانی و ابهام ...
بیشتر
مدیریت انگیزة خدمت عمومی در کارکنان سازمانهای دولتی بزرگترین چالش مدیران بخش دولتی امروزی است زیرا فلسفه وجودی مدیریت دولتی خدمت به آحاد شهروندان در پرتو وجود کارکنان دارای انگیزة خدمت عمومی بالا است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بدبینی سازمانی بر انگیزه خدمت عمومی، به تبیین نقش برداشت از سیاست سازمانی و ابهام هدف سازمانی بهعنوان متغیرهای تعدیلگر پرداخته است. در این پژوهش با بهکارگیری روش نمونهگیری تصادفی ساده،926 نفر از کارکنان سازمانهای دولتیِ تابع 18 وزارتخانه کشور بهعنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد به کار گرفته شد که روایی و پایایی هریک از متغیرها به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون مرحلهای بهوسیله نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که بدبینی سازمانی منجر به کاهش انگیزه خدمت عمومی میشود و برداشت منفی کارکنان از سیاست سازمان ارتباط بین بدبینی سازمانی و انگیزة خدمت عمومی را در جهت منفی تعدیل میکند. بهعلاوه، همراه شدن ابهام هدف سازمانی با برداشت از سیاست سازمانی این ارتباط را شدت میدهد.
حسین بلوچی؛ عباسعلی رستگار
دوره 3، شماره 3 (پیاپی 11) ، شهریور 1394، ، صفحه 71-91
چکیده
بدبینی سازمانی یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهشهای فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرندۀ کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل ...
بیشتر
بدبینی سازمانی یکی از مهمترین پدیدههای قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهشهای فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرندۀ کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدلی در رابطه با ارتباطات بین آنها است. پژوهش حاضر، نوعی پژوهش آمیختۀ اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کیفی-کمّی است. در بخش کیفی، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینۀ بدبینی سازمانی و با استفاده از روش فراترکیب عوامل مؤثر بر بدبینی در سازمانها (9 عامل) شناسایی شد و در سه دسته عوامل شخصیتی و فردی(عوامل مربوط به شخصیت و عوامل فردی و روانی)، عوامل سازمانی (جو سازمانی بد، بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی، درک بیعدالتی، عملکرد ضعیف و درک منفی از اقدامات مدیریت) و عوامل شغلی دستهبندی شدند. در گام بعد، با استفاده از روش تحلیلی مدلسازی ساختاری تفسیری، روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در بخش مدلسازی از پرسشنامه به منظور استفاده از نظرات 15 خبرۀ رفتار سازمانی استفاده شد؛ این خبرگان به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دستهبندی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدل از این عوامل شد. مدل نشاندهندۀ عوامل و نحوۀ ارتباط و تعامل این عوامل است. در نهایت، به تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات بین ابعاد پرداخته شد و راهکارهایی در زمینۀ جلوگیری از بروز این پدیده در سازمانها ارائه شد.