سعید جعفرینیا؛ اکبر حسنپور؛ یوسف وکیلی؛ جواد کیوانفر
چکیده
در سالهای اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمانها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالشبرانگیز در حوزة مدیریت منابع انسانی هست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفههای جبران خدمات استراتژیک در سطح مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی بود که با رویکرد کیفی انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش ...
بیشتر
در سالهای اخیر مقوله طراحی الگوی جبران خدمات مدیران و کارکنان سازمانها، یکی از مباحث حساس، پیچیده و چالشبرانگیز در حوزة مدیریت منابع انسانی هست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفههای جبران خدمات استراتژیک در سطح مدیران ارشد سازمان تأمین اجتماعی بود که با رویکرد کیفی انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش اجرا اکتشافی است. نمونه آماری را استادان و خبرگان دانشگاهی آگاه به حوزه جبران خدمات و مدیران ارشد مرتبط با منابع انسانی سازمان تأمین اجتماعی تشکیل دادهاند. جهت گردآوری اطلاعات در این پژوهش، با 17 نفر از مطلعین کلیدی (حد اشباع) که با روش هدفمند و به قضاوت محققان انتخاب شدهاند، مصاحبه باز و عمیق صورت گرفته است. از روش تحلیل تم (مضمون) برای تحلیل و تفسیر دادههای به دست آمده از مصاحبه استفاده شده است که درنهایت 6 تم اصلی، مبنای اصلی پرداخت، انگیزانندههای کوتاهمدت، انگیزانندههای بلندمدت، مزایای مدیریتی، دریافت غیر پایهای و احترامات سازمانی و همچنین 54 تم فرعی بر مبنای تم های اصلی شناسایی گردید.
مدل سازی
حسین عباسی اسفنجانی؛ موسی برزگر ولیلو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرگذاری رهبری معنوی بر عملکرد سازمانی از طریق هویت سازمانی انجام شده است. با مرور ادبیات تحقیق 26 مؤلفه رهبری معنوی و 18 مؤلفه هویت سازمانی بهعنوان عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی شناسایی و چارچوب مفهومی تحقیق طراحی شد. از طریق مطالعه پیمایشی و با رجوع به نمونة آماری 265 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرگذاری رهبری معنوی بر عملکرد سازمانی از طریق هویت سازمانی انجام شده است. با مرور ادبیات تحقیق 26 مؤلفه رهبری معنوی و 18 مؤلفه هویت سازمانی بهعنوان عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانی شناسایی و چارچوب مفهومی تحقیق طراحی شد. از طریق مطالعه پیمایشی و با رجوع به نمونة آماری 265 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی استان آذربایجان شرقی، دادههای موردنیاز با ابزار پرسشنامه جمعآوری شد. چارچوب مفهومی با جمعآوری دادههای تجربی و روش مدلسازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مدل نهایی تحقیق ارائه شد. بررسی مدلهای اندازهگیری و تحلیل مقادیر بارهای عاملی نشان داد که مؤلفههای رهبری معنوی دارای بیشترین تأثیر بر عملکرد سازمانی میباشند. همچنین، بررسی مدل ساختاری پژوهش و تحلیلهای مسیر نشان داد که بین متغیرهای رهبری معنوی با هویت سازمانی و نیز رهبری معنوی با عملکرد همبستگی قوی وجود دارد. نتایج تحلیل همزمان عوامل تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی با روش معادلات ساختاری نیز نشان داد که مؤلفههای رهبری معنوی دارای بیشترین تأثیر بر عملکرد سازمانی است. نتایج مربوط به تحلیل ضرایب مسیرها و نیز مقادیر ضریب تعیین R2 نشان داد که متغیر رهبری معنوی 3/79 درصد تغییرات مربوط به متغیر عملکرد سازمانی را بهطور مستقیم تبیین میکند. همچنین، رهبری معنوی بهطور غیرمستقیم و بهواسطه متغیر میانجی هویت سازمانی به میزان 34 درصد بر متغیر عملکرد سازمانی تأثیر میگذارد.
علت یابی
حمید عبودی؛ سید محسن علامه
دوره 5، شماره 4 (پیاپی 20) ، آبان 1396، ، صفحه 67-80
چکیده
پژوهش حاضر بهدنبال طراحی الگویی از پیشایندهای بیملاحظگی کارمند به مشتری در سازمان تأمین اجتماعی است. در این مطالعه، با استفاده از روش کیفی از طریق انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با 42 تن از مدیران و سرپرستان سازمان تأمین اجتماعی در سطح 6 کلانشهر کشور و تحلیل دادهها به روش تحلیل مضمون، پیشایندهای بیملاحظگی کارمند به مشتری ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهدنبال طراحی الگویی از پیشایندهای بیملاحظگی کارمند به مشتری در سازمان تأمین اجتماعی است. در این مطالعه، با استفاده از روش کیفی از طریق انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با 42 تن از مدیران و سرپرستان سازمان تأمین اجتماعی در سطح 6 کلانشهر کشور و تحلیل دادهها به روش تحلیل مضمون، پیشایندهای بیملاحظگی کارمند به مشتری شناسایی و سپس از طریق اجرای روش کمی دیمتل، نظرات 10 تن از استادان و صاحبنظران حوزة روانشناسی و رفتار سازمانی دربارة روابط میان پیشایندها با یکدیگر و نحوة تأثیرگذاری آنها بر بیملاحظگی کارمند به مشتری گردآوری و سپس تحلیل گردید و الگوی مورد نظر طراحی شد. این الگو نشان میدهد که چگونه بیملاحظگی تجربه شده از مشتری، بیملاحظگی مشاهده شده از مشتری، تقاضاهای شغلی، تداخل کار- غیرکار، بیعدالتی سازمانی، نارضایتی کارمند، فرسودگی هیجانی و همچنین پیشداوری و تعصب (قومی، فرهنگی، مذهبی و غیره) کارمند بهعنوان پیشایند، بیملاحظگی کارمند به مشتری را تحریک میکنند. ویژگیهای شخصیتی (مانند ثبات هیجانی، سازگاری و وظیفهشناسی) نیز نقشی تعدیلکننده را میتوانند در مدل پیکانگونه پیشنهادی این پژوهشگران ایفا کنند. در پایان، پس از بحث و تشریح نتایج پژوهش، محدودیتها و پیشنهادهای کاربردی تشریح و رهنمودهایی جهت پژوهشهای آینده ارائه شد.