مدل سازی
محمدامین زارعی؛ مریم رزمجو
چکیده
این پژوهش با هدف طراحی الگوی فرهنگ مسئولیتگریزی سازمانی در نظام اداری ایران انجام گرفته است. استراتژی این پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران اجرایی و استادان خبره در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت منابع انسانی میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی برای انتخاب نمونه استفاده شد که ...
بیشتر
این پژوهش با هدف طراحی الگوی فرهنگ مسئولیتگریزی سازمانی در نظام اداری ایران انجام گرفته است. استراتژی این پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری پژوهش، مدیران اجرایی و استادان خبره در حوزه مدیریت دولتی و مدیریت منابع انسانی میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی برای انتخاب نمونه استفاده شد که براساس قاعده اشباع با انجام 19 مصاحبه این مهم حاصل شد. دادهها با استفاده از رهیافت کدگذاری اشتراوس و کوربین (1990) و با نرمافزار MAXQDA2020 تحلیل شدند. طبق یافتههای پژوهش، مجموعاً 79 مفهوم در قالب 17 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی، مشتمل بر عدم بازخورد، هدفگذاری نامناسب و عدم برنامهریزی (شرایط علّی)، طفرهروی از کار، کارگریزی و بیتفاوتی سازمانی (پدیده محوری)، یکنواختی کار و شغل، آنومی فرهنگی و ارزیابی نادرست استعداد و عملکرد فردی (راهبردها/کُنشها)، توجه ناکافی به جامعهپذیری سازمانی و نظام نامناسب تشویق و تنبیه (شرایط مداخلهگر)، نهادینه نشدن فرهنگ و اخلاق اسلامی کار، عدم پشتیبانی سازمان از کارکنان و جو عدم قطعیت و بلاتکلیفی (شرایط زمینهای) و تضعیف همکاری و انسجام سازمانی، ضعف در تدوین ابزارهای هماهنگی و یکپارچهسازی در نظام اداری و تضعیف پاسخگویی و یادگیرندگی در نظام اداری (پیامدها) به دست آمده است. بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر میتواند بینش مناسبی در ارتباط با چگونگی پیدایش پدیده فرهنگ مسئولیتگریزی سازمانی ایجاد کرده و زمینه جلوگیری از آن را برای برنامهریزان و سیاستگذاران نظام اداری فراهم آورد.
آسیب شناسی
امیرهوشنگ نظرپوری؛ مهران مصری؛ رضوان منتی
چکیده
در دهه اخیر در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شاهد رفتارهایی از مدیران دولتی بودهایم که به دلیل تنزل قدرت و جایگاهشان آسیبهای جدی به سوابق خود و دستاوردهای گذشته خود و همچنین نظام که حاصل دستاورد خودشان است، وارد ساختهاند. برای نظریهپردازی این الگوی رفتاری مدیران دولتی از بیماری مازوخیسم استعاره گرفته شد. شخصیت مازوخیسمی یک ...
بیشتر
در دهه اخیر در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شاهد رفتارهایی از مدیران دولتی بودهایم که به دلیل تنزل قدرت و جایگاهشان آسیبهای جدی به سوابق خود و دستاوردهای گذشته خود و همچنین نظام که حاصل دستاورد خودشان است، وارد ساختهاند. برای نظریهپردازی این الگوی رفتاری مدیران دولتی از بیماری مازوخیسم استعاره گرفته شد. شخصیت مازوخیسمی یک تیپ شخصیتی است که در آن افراد تمایل به نشان دادن رفتارهای خود تخریبکننده دارند. هدف پژوهش نظریهپردازی الگوی پدیدآیی رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی با استعاره گرفتن از یک بیماری روانی بود. روش تحقیق نظریهپردازی با شیوه استعاره بود که دادههای پژوهش به روش گراندد تئوری و با رویکرد گلیزری (ظاهرشونده) جمعآوری و تحلیل شدند. بستر مطالعه تحقیق نظام سیاسی جمهوری اسلامی بود در نتیجه برای جمعآوری دادهها مصاحبه با 15 نفر از خبرگان مدیریت دولتی و علوم سیاسی (با روش هدفمند) انجام گرفت. روش تجزیه و تحلیل دادهها مبتنی بر کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی بود. نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها به چهار مؤلفة اصلی شخصیت مازوخیسمی مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران دولتی، سیاستهای مازوخیسم پرور و اتمسفر مازوخیسم پرور تقسیم شد و در ادامه این چهار مؤلفه در قالب دو مقوله کلی ارزشهای مازوخیسمی و نظام مازوخیسم پرور دستهبندی شد که دلایل اصلی بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی میباشد. در نهایت پیامدهای رفتار مازوخیسمی مدیران شناسایی شد و راهبردهایی برای آنها پیشنهاد شد. در جمعبندی کلی این پژوهش بر طبق نظر خبرگان، سیاستهای نظام در امر انتخاب مدیران دولتی کلان اصلیترین دلیل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران دولتی است و عواملی همچون شخصیت مدیران دولتی، ایدئولوژی مازوخیسمی مدیران و اتمسفر مازوخیسم پرور میتواند مکمل بروز رفتار مازوخیسمی مدیران باشد.