سعید دشتیزاد؛ مهناز فرهمند؛ حسین افراسیابی؛ سید علیرضا افشانی
چکیده
انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات سازمانهای دولتی توأم با مواظبت دائم و رفع موانع از مسیر آنها، ضامن سلامت جامعه و سازمان است. ازاینرو، پدیدة خودسانسوری در روابط عمومیهای سازمانهای دولتی را باید یکی از موانع عمده در این مسیر قلمداد کرد که شناخت و واکاوی عوامل و زمینههای بروز این پدیده میتواند گامی ضروری و مهم در رفع این موانع ...
بیشتر
انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات سازمانهای دولتی توأم با مواظبت دائم و رفع موانع از مسیر آنها، ضامن سلامت جامعه و سازمان است. ازاینرو، پدیدة خودسانسوری در روابط عمومیهای سازمانهای دولتی را باید یکی از موانع عمده در این مسیر قلمداد کرد که شناخت و واکاوی عوامل و زمینههای بروز این پدیده میتواند گامی ضروری و مهم در رفع این موانع محسوب شود. این پژوهش با هدف مطالعة عمیق تجارب مدیران روابط عمومیهای سازمانهای دولتی شهر یزد، به دنبال کشف و شناسایی عوامل و انگیزههای آنان در مبادرت به خودسانسوری است. این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی به روش پدیدارشناختی انجام گرفته و اعتمادپذیری دادههای پژوهش نیز با استفاده از معیارهای چهارگانة اعتبارپذیری؛ انتقالپذیری؛ تأییدپذیری؛ و اطمینانپذیری تأیید شده است. یافتههای پژوهش در 15 مقولة فرعی و 4 مقولة اصلی نمایانگر تأثیر عوامل چهارگانه ناامنی و نیازمندی، دستورمحوری، تبعیت از گفتمان حاکم و مصلحتاندیشی در سطوح فردی، سازمانی، فراسازمانی است. با توجه به سایة سنگین عوامل یاد شده بر دیدگاههای مدیران روابط عمومیهای سازمانهای دولتی در مبادرت به خودسانسوری، میتوان نتیجه گرفت که تسهیل جریان اطلاعات بهعنوان یکی از ضرورتهای توسعة جوامع، نیازمند توجّه جدّی مسئولان و سیاستگذاران کشور به جایگاه و نقش روابط عمومیها در این زمینه است.
حسین منصوری؛ محمد غفورنیا
چکیده
هدف پژوهش ارائه الگوی راهبردهای مدیریت بحران کووید-19 مبتنی بر سیاستهای مدیریت منابع انسانی است. پژوهش از نظر هدف، توسعهای از نوع اکتشافی و از بعد روش گردآوری دادهها، پیمایشی بوده و روش پژوهش، کیفی مبتنی بر راهبرد نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری متشکل از مدیران و کارشناسان خبره منابع انسانی در سازمانهای دولتی شهر بندرعباس ...
بیشتر
هدف پژوهش ارائه الگوی راهبردهای مدیریت بحران کووید-19 مبتنی بر سیاستهای مدیریت منابع انسانی است. پژوهش از نظر هدف، توسعهای از نوع اکتشافی و از بعد روش گردآوری دادهها، پیمایشی بوده و روش پژوهش، کیفی مبتنی بر راهبرد نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری متشکل از مدیران و کارشناسان خبره منابع انسانی در سازمانهای دولتی شهر بندرعباس بوده است؛ در این مرحله با توجه به کفایت نمونهگیری و اشباع نظری، 20 نفر به روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردهاند. جمعآوری دادهها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفته است و جهت تحلیل دادهها از روش مقایسهای مداوم استراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی ارائه شده در 6 بعد اصلی: 1- عوامل نهادگرایی به منابع انسانی 2- سیاستهای مدیریت منابع انسانی 3- عوامل زمینهای (ویژگیهای سازمان، فرهنگ سازمانی و زیرساختها) 4- عوامل مداخلهگر (عوامل مدیریتی و سازمانی، عوامل مرتبط با کنشگران انسانی و متغیرهای کلان محیطی) 5- راهبردهای مدیریت بحران (همکاری، تابآوری، شبکهسازی، ظرفیتسازی، مدیریت دانش و مدیریت استرس) و 6- پیامدها (در سطوح کارکنان، سازمان، و جامعه) تبیین شده است.
عبدالرضا غنیزاده؛ روحاله نوری؛ اکبر حسنپور؛ یوسف وکیلی
چکیده
یک دهه از استقرار و اجرای نظام مدیریت عملکرد فعلی سازمانهای بخش دولتی ایران براساس ضوابط قانون مدیریت خدمات کشوری، سپری میشود؛ اما آسیبشناسی علمی و جامعی از این نظام منتشر نشده است. اگر عارضهها و نارساییهای احتمالی نظام کنونی در کنار یکدیگر جایگیرند و استمرار یابند موجب شکافهای عمیق عملکردی خواهند شد، ازاینرو، هدف این ...
بیشتر
یک دهه از استقرار و اجرای نظام مدیریت عملکرد فعلی سازمانهای بخش دولتی ایران براساس ضوابط قانون مدیریت خدمات کشوری، سپری میشود؛ اما آسیبشناسی علمی و جامعی از این نظام منتشر نشده است. اگر عارضهها و نارساییهای احتمالی نظام کنونی در کنار یکدیگر جایگیرند و استمرار یابند موجب شکافهای عمیق عملکردی خواهند شد، ازاینرو، هدف این پژوهش آسیبشناسی نظام مذکور است. در اجرای پژوهش، نخست مبانی نظری مدیریت عملکرد (در سطح سازمان) مطالعه شد و منابع منتخب مرور، طبقهبندی و تحلیل مضمون شدند. پس از آن براساس مضامین استخراج شده، مصاحبههای نیمهساختاریافته با 19 نفر از خبرگان مدیریت عملکرد در سازمانهای بخش دولتی کشور انجام پذیرفت. خبرگان مذکور با لحاظ شرایط علمی، تجربی و ادراکی به شیوه گلوله برفی شناسایی شدند. سپس تحلیل مضمون دادههای مصاحبهها به روش استقرایی انجام پذیرفت و آسیبشناسی محقق شد. در این مرحله 500 کد به دادهها اختصاص پیدا کرد. یافتههای پژوهش مشتمل بر یک مضمون فراگیر (آسیبهای نظام مدیریت عملکرد سازمانهای بخش دولتی کشور)، 6 مضمون سازماندهنده (آسیبهای عمده شامل: مشکلات مربوط به برنامهریزی، نارساییهای قانونی و زمینهای، مشکلات تخصصی و ضعف بینش، مشکلات مربوط به تعارض منافع، نارساییهای اجرایی و لجستیکی، مشکلات نظری در مدل کنونی) و 55 مضمون پایه (عارضههای فرعی) است با لحاظ تنوع، تعدد و گستره آسیبهای مذکور بجاست که اقدامات اصلاحی، با مشارکت تخصصهای متنوع در حوزه دانش مدیریت انجام پذیرد. برخی اصلاحات در داخل نظام مذکور امکانپذیر میباشند ولی بعضی دیگر نیازمند بهبود در دیگر زیرسیستمهای نظام اداری هستند.
غلامرضا توکلی؛ علیرضا سعادتمندی؛ حسن داناییفرد؛ محمد محمدظاهری
چکیده
نمدیریت دولتی بهعنوان نحلهای که به دنبال تحقق حداکثر منفعت عمومی برای حداکثر افراد جامعه است. در سیر تکوینی خود با نظریههای متعددی تبیین شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی، هدف اکتشافی و به لحاظ نتیجه بنیادی در دوبخش انجام شده است. در بخش نخست که نقد نظریههای غالب در فضای دانشی مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران آن است. دادهها ...
بیشتر
نمدیریت دولتی بهعنوان نحلهای که به دنبال تحقق حداکثر منفعت عمومی برای حداکثر افراد جامعه است. در سیر تکوینی خود با نظریههای متعددی تبیین شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی، هدف اکتشافی و به لحاظ نتیجه بنیادی در دوبخش انجام شده است. در بخش نخست که نقد نظریههای غالب در فضای دانشی مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران آن است. دادهها از طریق مطالعه کتابخانهای دانش موجود و مصاحبه نیمهساختاریافته با 21 خبره دانش مدیریت دولتی گردآوری شدند و سپس خروجی تحلیل محتوای کیفی دادهها و نقدهای احصا شده در اختیار خبرگان قرار گرفت و در سه مرحله جرح و تعدیل نظرات خبرگان انجام و مورد تأیید نهایی تمامی خبرگان مشارکت داده شده در پژوهش قرار گرفت. در بخش دوم با استفاده از روش استراتژی استدلال استعارهای بهعنوان یکی از شیوههای نظریهپردازی در پارادایم نمادین تفسیری و با طی گامهای روش نظریهپردازی داناییفرد (1386) بهمنظور تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران نظریهای نوین در حوزه دانشی مدیریت دولتی با عنوان نظریة ابرهای بارانی ارائه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان دانش مدیریت دولتی ایران بودند که نمونهای 21 نفری (خبرگان مرحله اول پژوهش) از آنها به شیوه هدفمند جهت مشارکت در فرایند انجام پژوهش انتخاب شدند. نظریه ارائه شده با استفاده از استعاره ابرهای بارانی، رویکردی جامع و کلنگر در تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی بهویژه جابهجایی مدیران دولتی داشته است و در عین حال ابهامها و سؤالات مغفول در نظریههای پیشین را بررسی و این موارد را با نگاهی نقادانه در نظریهای جدید در نظر گرفته است. از سوی دیگر، این نظریه توانایی و انعطاف لازم برای تبیین و توصیف مدیریت دولتی در کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته را به همراه داشته و از قدرت انتقال مفاهیم قابلقبولی برخوردار است.
فاطمه زهرا گیلانینژاد؛ عین الله کشاورز ترک؛ محمدرحیم عیوضی؛ محمدمهدی ذوالفقارزاده؛ صفر فضلی
چکیده
این پژوهش در پی طراحی چارچوبی برای آموزش آیندهنگری به مدیران عالی سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران بود. ابتدا ادبیات پژوهش در سه حوزه «مدیریت سازمانهای دولتی»، «آیندهنگری» و «آموزش آیندهنگری» براساس دادههای اسنادی بررسی شد. سپس به کمک روش «دادهبنیاد» و با استفاده از ابزار «مصاحبه عمیق» ...
بیشتر
این پژوهش در پی طراحی چارچوبی برای آموزش آیندهنگری به مدیران عالی سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران بود. ابتدا ادبیات پژوهش در سه حوزه «مدیریت سازمانهای دولتی»، «آیندهنگری» و «آموزش آیندهنگری» براساس دادههای اسنادی بررسی شد. سپس به کمک روش «دادهبنیاد» و با استفاده از ابزار «مصاحبه عمیق» دادههای دست اول برای طراحیِ چارچوبِ موردنظر گردآوری شدند و در سه فاز مختلف ولی به هم پیوسته، از طریق «کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی» مورد تحلیل قرار گرفتند. براساس یافتههای پژوهش، یک چارچوب کلی برای آموزش آیندهنگری به مدیران عالی سازمانهای دولتی ایران ارائه شد که در آن علاوهبر مقوله آموزش آیندهنگری بهعنوان مقوله محوری، با نگاهی کلان دیگر مقولاتِ مربوط به این حوزه نظیر شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها نیز معرفی شدند. لذا، این چارچوب کلان و در عین حال تفصیلی میتواند، بهعنوان یک الگوی کلی برای آموزش آیندهنگری به مدیران عالی سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران مورد استفاده قرار گیرد.
آزین هرندی؛ محمدمهدی پرهیزگار؛ امیر فاضل؛ محمدتقی امینی
چکیده
با وجود ارائه مدلهای هم آفرینی ارزش، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در دانشگاهها روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای نسل چهارم و پنجم و بهتبع آن ارائه یک الگوی مفهومی براساس آن است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه عمیق با استفاده از روش متاسنتز جهت ...
بیشتر
با وجود ارائه مدلهای هم آفرینی ارزش، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در دانشگاهها روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای نسل چهارم و پنجم و بهتبع آن ارائه یک الگوی مفهومی براساس آن است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه عمیق با استفاده از روش متاسنتز جهت شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش، از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش عوامل و مؤلفهها بهره گرفته شده است. نظرسنجی به عمل آمده در چهار مرحله انجام گرفته و نتایج هر مرحله با استفاده از فرمولهای روش دلفی فازی مورد پالایش قرار گرفته است. نهایتاً مدل هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای ارزشآفرین و تمدنساز با 16 عامل، 23 مؤلفه و 13 پیامد و هرکدام در سه دسته طراحی گردیده، و بهعنوان مدلی پیشنهادی جهت هم آفرینی ارزش دانشگاهی ارائه شده است، تا بدینوسیله دانشگاهها بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود و بهینه کاوی از تجارب موفق، اقدام به ارائه طرحها و اقدامات بهبود نمایند.
مسرت آیت؛ علیرضا زارع
چکیده
امروزه با پیشرفت علم و فناوری مدیران با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته با پالایش و انتخاب دستهای از اطلاعات، خود را در حصار شیشهای اطلاعات محصور مینمایند. این امر موجبات عدم اطمینان و بدبینی کارمندان نسبت به آنان را فراهم میآورد. هدف از پژوهش حاضر نقش پایش حصار شیشهای اطلاعات مدیریت بر بدبینی سازمانی ...
بیشتر
امروزه با پیشرفت علم و فناوری مدیران با حجم عظیمی از اطلاعات مواجه هستند که خواسته یا ناخواسته با پالایش و انتخاب دستهای از اطلاعات، خود را در حصار شیشهای اطلاعات محصور مینمایند. این امر موجبات عدم اطمینان و بدبینی کارمندان نسبت به آنان را فراهم میآورد. هدف از پژوهش حاضر نقش پایش حصار شیشهای اطلاعات مدیریت بر بدبینی سازمانی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی - پیمایشی، از نوع علّی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان شعب بانک ملت در شهر اصفهان به تعداد 420 نفر هستند که با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 208 نفر انتخاب و پرسشنامه بین آنان توزیع شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و رواییسازه و پایایی آن با استفاده از شاخصهای آلفای کرونباخ و پایایی مرکب بررسی شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیههای پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شد. براساس یافتههای این پژوهش بعدساختاری و بعدمدیریتی بر روی حصار شیشهای اطلاعات تأثیرگذار هستند. بهعلاوه حصار شیشهای اطلاعات مدیران بر روی بدبینی سازمانی تأثیر دارد. نتایج پژوهش حاکی از این است که حصار شیشهای اطلاعات موجب میشود که مدیران سازمان از بسیاری وقایع داخلی سازمان بیاطلاع باشند که این امر موجب ایجاد بیاعتمادی و بدبینی کارمندان به اقدامات مدیریت میگردد و میتواند لطمات و ضررهای جبرانناپذیری را برای سازمان و مدیران در پی داشته باشد.
بلال پناهی
چکیده
امروزه برای سازمانهای پیشرو یک پارادایم اهمیت محوری دارد: سرمایه انسانی، مدیریت استعدادها میتواند دانش سرمایه انسانی را به ارزشافزوده تبدیل کند. هدف این پژوهش آن است که به آیندهسازی برنامههای دولت و مجلس برای جذب و نگهداری استعدادها بپردازد و با ساخت سناریوهای مطلوب، نامطلوب، قابلقبول و قابلتحمل آیندههای محتمل درزمینة ...
بیشتر
امروزه برای سازمانهای پیشرو یک پارادایم اهمیت محوری دارد: سرمایه انسانی، مدیریت استعدادها میتواند دانش سرمایه انسانی را به ارزشافزوده تبدیل کند. هدف این پژوهش آن است که به آیندهسازی برنامههای دولت و مجلس برای جذب و نگهداری استعدادها بپردازد و با ساخت سناریوهای مطلوب، نامطلوب، قابلقبول و قابلتحمل آیندههای محتمل درزمینة مدیریت استعدادها در سازمانهای دولتی ایران را دستهبندی کند. این پژوهش به روش کیفی و آیندهپژوهی انجام شده است. نوع پژوهش کاربردی، مورد پژوهی و مطالعه روند است. روش جمعآوری دادهها، روش دلفی است. پانل دلفی شامل ۱۰ نفر از نخبگان علمی و مدیران سازمانهای دولتی بودند. در این پژوهش تحلیل ساختاری و تحلیل تأثیرات متقابل مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد آیندههای محتمل در رابطه با مدیریت استعداد شامل طیفی است که از یکسو منجر به تشویق استعدادها شده و با بهکارگیری سند راهبردی سبب جذب و حفظ نخبگان و استعدادها در سازمانها شده و از دیگر سو به از دست دادن استعدادها و خروج آنها از سازمانهای دولتی و کشور منجر خواهد شد. براساس ایده تشویق سازمانهای دولتی باید با بازنگری، ادامه و اصلاح تشویقات خود هرگونه اقدام جهت نگهداری استعدادها را به کار گرفته و با دادن امتیازات مناسب و انگیزاننده به افراد با استعداد سازمان، بر ماندگاری و حفظ آنها تلاش کنند. در پایه تطمیع نیز سازمانهای دولتی در عین تشویق و دادن امتیازات خاص به افراد با استعداد و نخبه باید ابزارهایی را برای ترغیب این سرمایههای انسانی خود داشته باشند تا طمع امکانات خارج، از دل آنها برکنده شود.
سعید علمشاهی؛ محسن فرهادینژاد؛ سید عباس ابراهیمی
چکیده
با عنایت به تبعات گستردۀ اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران بخش دولتی که منجر به اتلاف منابع، فرصت سوزی و کاهش اعتماد عمومی به دولت میشود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل این پدیده و تعیین اهمیت هریک از این عوامل و با رویکرد ترکیبی انجام شد. بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه با 20 نفر از مدیران دولتی استان گلستان با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
با عنایت به تبعات گستردۀ اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش توسط مدیران بخش دولتی که منجر به اتلاف منابع، فرصت سوزی و کاهش اعتماد عمومی به دولت میشود، پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل این پدیده و تعیین اهمیت هریک از این عوامل و با رویکرد ترکیبی انجام شد. بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه با 20 نفر از مدیران دولتی استان گلستان با استفاده از نمونهگیری هدفمند در سطوح پایه، میانی و عالی انجام گرفت و عوامل کلیدی، شناسایی و با بهرهگیری از تحلیل مضمون و استفاده از نرمافزار مکس. کیو. دی. ای، مجموعه دادهها در قالب 27 معیار و در 3 طبقه سازماندهی شدند. بهمنظور اطمینان از صحت کدگذاریها نتیجه تحلیل مضمون برای برخی مشارکتکنندگان ارسال و نظرات اصلاحی اعمال گردید. در فاز کمی پژوهش نیز بهمنظور رتبهبندی عوامل از روش تحلیل سلسلهمراتبی و پرسشنامه مقایسات زوجی با مشارکت 45 نفر استفاده شد. دادههای حاصل از پرسشنامهها، با نرمافزار اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش بیانگر این است که عوامل مرتبط با فرآیند تصمیمگیری (473/0)، عوامل سازمانی (355/0) و عوامل مرتبط با فرد تصمیمگیرنده (173/0) به ترتیب مهمترین نقش را در اتخاذ تصمیمات غیر اثربخش از نظر مشارکتکنندگان در پژوهش ایفا مینمایند. براساس یافتههای پژوهش میتوان گفت با توجه به اینکه تغییر خصوصیات فردی مدیران، بسیار دشوار بوده و اهمیت کمتری نیز در بین عوامل دارد، سازمانهای دولتی میتوانند با تمرکز بر اصلاح فرآیند تصمیمگیری و کنترل عوامل سازمانی مؤثر بر تصمیمات تا حد قابلتوجهی کیفیت تصمیمات بخش دولتی را بهبود بخشند.
رشید انجمنی؛ سیده محبوبه جعفری؛ محسن حمیدیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اعتماد به نفس کاذب مدیریتی و شاخص اطمینان و کارایی اطلاعاتی در پیشبینی سود مبتنی بر مالیه رفتاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1397 بود. بدینمنظور پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر نوع پژوهش از نوع پژوهشهای تجربی به شمار میرود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اعتماد به نفس کاذب مدیریتی و شاخص اطمینان و کارایی اطلاعاتی در پیشبینی سود مبتنی بر مالیه رفتاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1397 بود. بدینمنظور پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر نوع پژوهش از نوع پژوهشهای تجربی به شمار میرود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار تهران بودند که طی بازه زمانی موردنظر سهام آنها در تالار اصلی یا بازار اول مبادله شود که طبق فرمول کوکران اورکات تعداد 385 شرکت بهعنوان نمونه انتخاب شدند. همچنین جهت بررسی رابطه بین متغیرها از مدل پانل دیتا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اعتماد به نفس بیش از حد مدیر بر سود شرکتها تأثیر معنیداری در سطح 95 درصد دارد و این تأثیر به صورت معکوس است. با حضور اطمینان اطلاعاتی در رابطه بین اعتماد به نفس بیش از حد مدیر و سود شرکتها، میزان تأثیرگذاری منفی اعتماد به نفس بیش از حد مدیرعامل بر سود شرکت از مقدار 416/0- به مقدار 234/0- کاهش مییابد و این کاهش نیز در سطح 95 درصد تأثیرگذار است. بدینترتیب متغیر اطمینان اطلاعاتی میتواند میزان تأثیر منفی اعتماد به نفس بیش از حد مدیریت بر سود شرکتها را کاهش دهد