مدل سازی
مهران مصری؛ علی شریعت نژاد
چکیده
در این تحقیق هدف از سازمان توسعه محور، سازمانی است که از همه ظرفیتهای موجود در سازمان، برای رسیدن به سطح مطلوبی از ارائه خدمات، استفاده نماید. شهرداریها از جمله سازمانهای نیمه خصوصی هستند که کیفیت خدمات ارائهشده در آنها بسیار مورد توجه عامه مردم میباشد و از این رو میتواند تأثیر بسیاری بر رضایت شهروندان و اعتماد عمومی داشتهباشد ...
بیشتر
در این تحقیق هدف از سازمان توسعه محور، سازمانی است که از همه ظرفیتهای موجود در سازمان، برای رسیدن به سطح مطلوبی از ارائه خدمات، استفاده نماید. شهرداریها از جمله سازمانهای نیمه خصوصی هستند که کیفیت خدمات ارائهشده در آنها بسیار مورد توجه عامه مردم میباشد و از این رو میتواند تأثیر بسیاری بر رضایت شهروندان و اعتماد عمومی داشتهباشد در نتیجه این تحقیق با هدف طراحی مدل سازمان توسعهمحور در شهرداریهای استان کردستان انجامگرفت. این تحقیق با روش نظریه داده بنیاد انجام شدهاست. بر مبنای ادبیات نظری محدود و عمدتاً با تکیه بر مصاحبه با 20 نفر به روش هدفمند از اعضای هیئت علمی دانشگاهها که آشنایی با ساختار سازمانی شهرداری ها داشته اند، و همچنین شهردار ها و معاونین شهرداریها انجامگرفت. دادههای به دست آمده از مطالعات نظری و مصاحبهها در قالب کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری انجامشد. نتایج به دست آمده از کدگذاریها شامل مدیریت توسعهمحور، کارکنان توسعهمحور، خطمشی توسعهمحور، ساختار توسعهمحور و فرهنگ توسعهمحور است که عوامل مؤثر بر سازمان توسعهمحور در شهرداریهای استان کردستان را تشکیل میدهند. در جمعبندی کلی این نتایج نشان داد که علل اصلی که سبب توسعه محور شدن شهرداریها خواهدشد شامل مدیریت توسعهمحور و ساختار توسعهمحور است. همچنین عوامل وابسته با علل اصلی توسعهمحوری شهرداریها شامل خطمشی توسعهمحور، اقتضائات توسعهمحوری شهرداریها شامل کارکنان توسعهمحور و همچنین عوامل زمینهای توسعه محوری شهرداریها شامل فرهنگ توسعه میباشد. در نهایت مهمترین پیامدهای توسعه محوری شهرداریها شناسایی شد که شامل افزایش اعتماد عمومی، افزایش پاسخگویی و توسعه منابع انسانی شهرداریها می باشند.
مدل سازی
علی شریعت نژاد؛ الهه منیشداوی
چکیده
یکی از پدیدههایی که از دیرباز با پیدایش شکلهای اولیه حکومت وجود داشته و عاملی مهم در ایجاد آسیب به سیاستها و منافع عمومی سازمانها بهشمار میرود، سوداگری اداری نام دارد. ازاینرو باتوجه به آسیبهای ناشی از شکلگیری این پدیده، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل پیشایندها وپسایندهای سوداگری اداری در سازمانهای دولتی با روش ...
بیشتر
یکی از پدیدههایی که از دیرباز با پیدایش شکلهای اولیه حکومت وجود داشته و عاملی مهم در ایجاد آسیب به سیاستها و منافع عمومی سازمانها بهشمار میرود، سوداگری اداری نام دارد. ازاینرو باتوجه به آسیبهای ناشی از شکلگیری این پدیده، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل پیشایندها وپسایندهای سوداگری اداری در سازمانهای دولتی با روش FCM، انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمرهی پژوهشهای توصیفی پیمایشی قرار میگیرد. همچنین از نظر نوع دادههای گردآوری شده دارای ماهیت آمیخته است و به همین دلیل، از نظر فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی استقرایی میباشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر اساتید دانشگاه و مدیران و کارکنان سازمانی هستند که بااستفاده از روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری 20 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب بااستفاده از روایی محتوایی و پایایی درونکدگذار میانکدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی و پایایی باز آزمون برای پرسشنامه تأیید شده است. در این پژوهش برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای سوداگری اداری در سازمانهای دولتی میباشد. براساس یافتههای پژوهش، از میان پیشایندهای سوداگری اداری، عدم شفافیت سازمانی و ناکارآمدی مکانیسمهای نظارتی به عنوان مهمترین پیشایند و از میان پسایندهای شناسایی شده، پدیدآیی حالت کرونیسم سازمانی، بهعنوان مهمترین پیامد سوداگری اداری، شناسایی شده است.
مدل سازی
حمزه فرج اللهی مقدم
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر فراترکیب عوامل موثر بر موفقیت مربیگری اجرایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از منظر شیوه گردآوری دادهها در رده تحقیقات اکتشافی قرار میگیرد. در این تحقیق به منظور گردآوری دادهها از پایگاه علمی گوگل اسکالر استفاده نموده شده و به منظور تحلیل دادهها از تحلیل محتوای عرفی و استراتژی کدگذاری ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر فراترکیب عوامل موثر بر موفقیت مربیگری اجرایی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از منظر شیوه گردآوری دادهها در رده تحقیقات اکتشافی قرار میگیرد. در این تحقیق به منظور گردآوری دادهها از پایگاه علمی گوگل اسکالر استفاده نموده شده و به منظور تحلیل دادهها از تحلیل محتوای عرفی و استراتژی کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافتههای پژوهش منجر به ارائه مدلی با محوریت عناصر سازمانی، فردی و حرفهای گردید. مدل اثر بخش مربیگری اجرایی در سازمان ها در بر دارنده سه بعد فردی، سازمانی و حرفهای؛ 26 مولفه اخلاق مداری، هدف گرایی، نظم محوری، عمل محوری، آگاه سازی، آگاهی بخشی، همگرایی، حمایت گرایی، انگیزه بخشی، شفافیت، کل گرایی، ثبات گرایی، تعامل گرایی، هدف مندی، تطبیقپذیری، نظارت گرایی، مثبت اندیشی، وابستگی، جمعیتی، اثربخشی، آمادگی، ارتباطی، خودسازی، رشد گرایی و 109 شاخص میباشد. این مطالعه برخی از خلاءهای موجود در ادبیات مربیگری اجرایی را پر کرده است. برخلاف بسیاری از مطالعات قبلی در این حوزه که صرفاً بر ارزیابیهای اثربخشی مربیگری اجرایی تکیه کردهاند، این مطالعه به شناسایی مجموعه عوامل مرتبط با سطح فرد، سازمان، شرایط نهادی و زیرساختی موثر بر مربیگری اجرایی پرداخته و برخی سازههای جدیدی همچون نهادهای رسمی و غیر رسمی را به ادبیات مربیگری در حالت کلی و مربیگری اجرایی به صورت خاص اضافه نموده است.
مدل سازی
یزدان شیرمحمدی
چکیده
این پژوهش کیفی با هدف طراحی و تبیین مدل هوشمند اکوسیستم دیجیتال برای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در بستر وب ۴.۰ انجام شده است. با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد و انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۳۵ نفر از مدیران، کارشناسان و متخصصان حوزه دیجیتال، دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج ...
بیشتر
این پژوهش کیفی با هدف طراحی و تبیین مدل هوشمند اکوسیستم دیجیتال برای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در بستر وب ۴.۰ انجام شده است. با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد و انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۳۵ نفر از مدیران، کارشناسان و متخصصان حوزه دیجیتال، دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که مدل نهایی بر شش بُعد کلیدی استوار است. شرایط علّی شامل عواملی چون جهانیسازی وب ۴.۰، رشد مطالبات مشتریان، فشار رقابت بینالمللی، نیاز به حفظ دیجیتال آثار، شکافهای فناورانه و کمبود مهارتهای دیجیتال است. شرایط زمینهای متشکل از زیرساختهای ناکافی، محدودیتهای بودجهای، نیازهای چندفرهنگی مخاطبان، حمایتهای دولتی و ظرفیتهای نوآوری درونسازمانی است. مقوله محوری پژوهش، طراحی یک مدل یکپارچه و هوشمند برای اکوسیستم دیجیتال است که پلتفرمی چندکاربره و متمرکز با بهرهگیری از استانداردهای جهانی ارائه میدهد. شرایط مداخلهگر شامل شایستگیهای مدیریتی، سیاستهای اقتصادی، مسائل کارکنان و محیط کلان سازمانی، جهتگیری راهبردها را تحت تأثیر قرار میدهد. راهبردهای تدوینشده در این مدل شامل اجرای برنامههای آموزشی مبتنی بر واقعیت افزوده، طراحی پلتفرمهای هوشمند گردشگری، همکاری با شرکتهای دانشبنیان، استقرار چتباتهای هوشمند، تدوین پروتکلهای امنیت سایبری و جذب سرمایهگذاری خارجی است. پیامدهای حاصل از اجرای این مدل عبارتاند از افزایش رضایت ذینفعان، کاهش هزینههای عملیاتی، ارتقای تصویر سازمان در رسانهها، دیجیتالیشدن آثار فرهنگی، توسعه درآمدهای نوین و شفافیت بیشتر در گزارشدهی. این مدل با رویکردی بومی و آیندهنگر، چارچوبی منسجم برای تحول دیجیتال در نهادهای فرهنگی کشورهای درحالتوسعه ارائه میدهد.
مدل سازی
بهزاد جعفرزاده کوچکی؛ وجیهه جوانی؛ فرشته آقاجانی
چکیده
هدف از تحقیق حاضر ارائه مدل شاخص های بهبود بهره وری مدیران سازمانهای ورزشی در ایران است. روش انجام پژوهش، آمیخته (در بخش کیفی، روش دلفی کلاسیک تعدیلشده و در بخش کمی، توصیفی- تحلیلی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران سطوح عالی ورزش کشور هستند که از بین آنها نمونه تحقیق به شیوه هدفمند و در دسترس به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر ارائه مدل شاخص های بهبود بهره وری مدیران سازمانهای ورزشی در ایران است. روش انجام پژوهش، آمیخته (در بخش کیفی، روش دلفی کلاسیک تعدیلشده و در بخش کمی، توصیفی- تحلیلی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران سطوح عالی ورزش کشور هستند که از بین آنها نمونه تحقیق به شیوه هدفمند و در دسترس به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک، مدیران کل ورزش و جوانان استانها، مدیران فدراسیونهای ورزشی، روسای هیأت های ورزشی استانها و مدیران ادارات ورزش و جوانان شهرستانها هستند که نمونهها به شیوه نمونهگیری تصادفی- طبقهای به تعداد 314 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد و نیز تحلیل عامل تأییدی به کمک نرمافزار لیزرل نسخه 5/8 انجام گرفت. بر اساس نتایج، پنج شاخص برای توسعه اثربخشی مدیران ورزش شناسایی شد که به ترتیب اولویت عبارت اند از توسعه مهارتهای فردی (927/0)، توسعه حمایتهای محیطی (864/0)، توسعه رفتار سازمانی (861/0)، توسعه علمی (725/0) و توسعه ویژگیهای شخصیتی (682/0). با توجه به یافتههای تحقیق، تقویت مهارتهای شناسایی شده در مدیران سازمانهای ورزشی میتواند میزان بهره وری آنان را افزایش دهد.
مدل سازی
رضا صالح زاده؛ هادی تیموری؛ علی اصغر مباشری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مدلی برای طردشدگی اعضای هیئتعلمی در محیط کار اجرا شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت اکتشافی و از لحاظ روش، به شیوه کیفی و با نظریه دادهبنیاد انجام شده است. میدان پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاههای ایران تشکیل میدهند که در این میان 19 نفر به روش هدفمند و نیز روش گلوله برفی و رعایت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مدلی برای طردشدگی اعضای هیئتعلمی در محیط کار اجرا شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت اکتشافی و از لحاظ روش، به شیوه کیفی و با نظریه دادهبنیاد انجام شده است. میدان پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاههای ایران تشکیل میدهند که در این میان 19 نفر به روش هدفمند و نیز روش گلوله برفی و رعایت قاعده اشباع نظری بهعنوان نمونه انتخاب و دادهها با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. نتایج حاکی از آن است که طردشدگی اعضای هیئتعلمی در محیط کار تحت تأثیر 3 دسته عوامل علی (عوامل فردی، عوامل گروهی و عوامل سازمانی) قرار داشته و عوامل زمینهای (عوامل مربوط به فرهنگسازمانی، عوامل مربوط به ساختار سازمانی و عوامل مربوط به فرایندهای سازمانی) و عوامل مداخلهگر نیز پیدایش این پدیده در دانشگاهها را تحت تأثیر قرار میدهند. راهبردهای پیشگیری از طردشدگی اعضای هیئتعلمی و پیامدهای این پدیده در دانشگاهها نیز در دو سطح فردی و سازمانی مورد شناسایی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش میتواند بینش مناسبی در ارتباط با چگونگی شکلگیری پدیده طردشدگی اعضای هیئتعلمی در محیط کار ایجاد کرده و زمینه جلوگیری از آن را برای برنامهریزان و سیاستگذاران نظام دانشگاهی فراهم آورد.
مدل سازی
داود حقخواه؛ رقیه حسزاده
چکیده
در دنیای پیچیده و پویای سازمانی امروز، رفتار کارکنان بهعنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمانها شناخته میشود. این پژوهش با هدف واکاوی سازوکارهای ارتقای عملکرد در سازمانهای دولتی ایران و بررسی تأثیر تلنگرهای سازمانی بر رفتار کارکنان انجام شد. روش تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته ...
بیشتر
در دنیای پیچیده و پویای سازمانی امروز، رفتار کارکنان بهعنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمانها شناخته میشود. این پژوهش با هدف واکاوی سازوکارهای ارتقای عملکرد در سازمانهای دولتی ایران و بررسی تأثیر تلنگرهای سازمانی بر رفتار کارکنان انجام شد. روش تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. دادهها از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با ۵۰ مشارکتکننده، مشاهده مستقیم و تحلیل اسناد جمعآوری شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون و با کمک نرمافزار MAXQDA انجام شد. یافتهها نشان داد که تلنگرهای سازمانی از طریق پنج سازوکاراصلی-محیطی، اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و فناورانه—رفتار کارکنان را تحت تأثیر قرار میدهند. سازوکارهای محیطی با تغییر در طراحی محیط کار و سادهسازی فرایندها، فشار روانی کارکنان را کاهش و بهرهوری را افزایش میدهند. سازوکارهای اجتماعی از هنجارهای گروهی و تأیید اجتماعی برای ترغیب کارکنان به رفتارهای مطلوب استفاده میکنند. سازوکارهای روانشناختی با بهرهگیری از سوگیریهای شناختی و اثر چارچوببندی، تصمیمگیری کارکنان را بهبود میبخشند. سازوکارهای فرهنگی براساس ارزشها و باورهای سازمانی عمل میکنند و سازوکارهای فناورانه از ابزارهای دیجیتال برای ارائه تلنگرها استفاده میکنند. نتایج نشان داد که ویژگیهای فرهنگی و ساختاری سازمانها بهطور قابلتوجهی بر کارآمدی تلنگرها تأثیر میگذارند. در نهایت، پیشنهاد میشود سازمانها تلنگرهایی طراحی کنند که با فرهنگسازمانی همسو بوده و از فناوریهای نوین برای افزایش اثربخشی استفاده نمایند. مشارکت کارکنان در طراحی و اجرای تلنگرها و ارزیابی مستمر اثربخشی آنها نیز میتواند به بهبود عملکرد سازمانی کمک کند. این پژوهش با ارائه راهکارهای عملی، به مدیران سازمانهای دولتی کمک میکند تا با استفاده از تلنگرهای مؤثر، رفتار کارکنان را در راستای اهداف سازمانی هدایت کنند.
مدل سازی
سعید قاضینژاد؛ حسن درویش؛ محمد محمودی میمند
چکیده
پژوهش حاضر به طراحی مدل نگرش کارکنان از لحاظ امنیت شغلی در مواجهه با بلاکچین در افق 2031 براساس مدلسازی ساختاری تفسیری بوده است. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی است. در این پژوهش، با مصاحبه 15 خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. از روش گلوله برفی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، اطلاعات ...
بیشتر
پژوهش حاضر به طراحی مدل نگرش کارکنان از لحاظ امنیت شغلی در مواجهه با بلاکچین در افق 2031 براساس مدلسازی ساختاری تفسیری بوده است. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی و از نظر رویکرد، کیفی است. در این پژوهش، با مصاحبه 15 خبرگان مورد بررسی قرار گرفت. از روش گلوله برفی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد و سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، اطلاعات استخراج شده از متون و مصاحبهها دستهبندی و تحلیل شدند. با توجه به اهداف موردنظر، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و بررسی متون براساس استراتژی تحلیل مضمون برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. در نهایت به 72 کد پایه 14 مضمون پایه در قالب 6 مضمون سازماندهنده و 1 مضمون فراگیر طبقهبندی شدند به دست آمد. که در نهایت براساس روش مدلسازی ساختاری تفسیری الگوی نهایی به دست آمد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که این پژوهش با ارائه بیشبینی دقیق درباره نگرش کارکنان بانک نسبت به امنیت شغلی در مواجهه با بلاکچین، میتواند به بانکها در یافتن راهکارهای مؤثر برای ایجاد محیط کاری پایدار و امن کمک کند.
مدل سازی
محبوبه رشیدی؛ میرعلی سیدنقوی
چکیده
پژوهش حاضر، سعی دارد به بررسی آسیبشناسانه الگوی مدیریت منابع انسانی کارکنان راکد که برگرفته شده از پژوهش رشیدی و همکاران (1400) میباشد در شرکت نفت بپردازد. این پژوهش از حیث مبانی فلسفی در پارادایم اثباتگرایی، از نوع کمی، کاربردی و قیاسی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان منابع انسانی شرکت نفت در برمیگیرند. پایایی ...
بیشتر
پژوهش حاضر، سعی دارد به بررسی آسیبشناسانه الگوی مدیریت منابع انسانی کارکنان راکد که برگرفته شده از پژوهش رشیدی و همکاران (1400) میباشد در شرکت نفت بپردازد. این پژوهش از حیث مبانی فلسفی در پارادایم اثباتگرایی، از نوع کمی، کاربردی و قیاسی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان منابع انسانی شرکت نفت در برمیگیرند. پایایی و روایی پژوهش در نرمافزار smart pls و تحلیل پرسشنامهها در نرمافزار SPSS سنجیده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد تفاوت قابلتوجهی میان الگوی در نظر گرفته شده (بهعنوان وضعیت مطلوب) و وضعیت موجود در شرکت نفت وجود دارد. ارزیابی عملکرد در کارکنان مازادمحور با ویژگی ارزش استراتژیک پایین و شایستگی عمومی باید مبتنی بر فرایند بوده و بر کنترل حالنگر به همراه تطابق عملکرد با استاندارها تمرکز داشته باشد، در کارکنان انباشت محور با ویژگی ارزش استراتژیک بالا و شایستگی عمومی باید مبتنی بر ارزیابی دورهای و تطابق عملکرد با استانداردها باشد، در کارکنان دانشمحور با ویژگی ارزش استراتژیک پایین و شایستگی منحصربهفرد بر کنترل غیرمستقیم و مبتنی بر نتیجه، در کارکنان ارزشمحور با ویژگی ارزش استراتژیک بالا و شایستگی خاص همراه با ارزیابی آیندهنگر است. پاداش و جبران خدمات در کارکنان مازادمحور بر برابری خارجی، در کارکنان انباشتمحور بر برابری داخلی، در کارکنان دانشمحور بر پاداشهای رقابتی با تمرکز بر پراختهای مالی و بر کارکنان ارزشمحور بر پاداشهای مشوقی و با تمرکز بر پاداشهای غیرمالی است.
مدل سازی
صنم سیر؛ حسین دامغانیان؛ محسن فرهادی نژاد
چکیده
با توجه به نقشهای متعدد زنان در جامعه، برقراری تعادل بین کار و زندگی به یکی از چالشهای مهم در زندگی آنان تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طراحی الگوی پدیداری تعادل بین کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده در سازمانهای دولتی انجام شد. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. جامعه ...
بیشتر
با توجه به نقشهای متعدد زنان در جامعه، برقراری تعادل بین کار و زندگی به یکی از چالشهای مهم در زندگی آنان تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و طراحی الگوی پدیداری تعادل بین کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده در سازمانهای دولتی انجام شد. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان شاغل در سازمانهای دولتی تشکیل دادند که به روش نمونهگیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که مصاحبه با 11 نفر به اشباع دادهها رسید. برای تحلیل اطلاعات از روش پدیدارشناسی کلایزی استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از شناسایی تجربه زیسته زنان در 201 مفهوم پایه، 18 مقوله و 4 مضمون اصلی بود. 4 مضمون اصلی شامل: تقویت ارتباط با خانواده، جو حمایتی سازمان، غنیسازی و بازتعریف شغلی و سازگاری با نقشهای چندگانه بهعنوان 4 بعد الگوی پدیداری از تعادل بین کار و زندگی با تأکید بر استحکام خانواده در سازمانهای دولتی است. در نتیجه برای برقراری تعادل کار و زندگی زنان با تأکید بر استحکام خانواده، تمرکز بر چهار بعد خانواده، سازمانی، شغلی و فردی ضروری است.
مدل سازی
مریم بیات؛ علیرضا حسنزاده؛ علی شایان؛ بختیار استادی
چکیده
در سالهای اخیر، توسعه ابزارهای دیجیتال و گسترش منابع کلان داده، فرصتهای جدیدی برای بهبود خدمات و افزایش کارایی در سازمانهای مالیاتی فراهم کرده است. این تغییرات نیازمند تحول دیجیتال هستند که با ایجاد تغییرات بنیادین در فرایندها و ساختارهای سازمانی، سازمانهای مالیاتی را قادر میسازند به شکل مؤثرتری با نیازهای متغیر مؤدیان ...
بیشتر
در سالهای اخیر، توسعه ابزارهای دیجیتال و گسترش منابع کلان داده، فرصتهای جدیدی برای بهبود خدمات و افزایش کارایی در سازمانهای مالیاتی فراهم کرده است. این تغییرات نیازمند تحول دیجیتال هستند که با ایجاد تغییرات بنیادین در فرایندها و ساختارهای سازمانی، سازمانهای مالیاتی را قادر میسازند به شکل مؤثرتری با نیازهای متغیر مؤدیان مالیاتی سازگار شوند. در این راستا، چابکی سازمانی بهعنوان یک عامل کلیدی، در تسریع و موفقیت تحول دیجیتال نقش دارد. همچنین، حاکمیت فناوری اطلاعات با ارائه چارچوبهای مدیریتی منسجم، به بهبود استراتژیهای تحول دیجیتال کمک میکند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر حاکمیت فناوری اطلاعات بر بلوغ تحول دیجیتال در سازمان امور مالیاتی ایران با توجه به نقش میانجی چابکی سازمانی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بوده و دادهها از طریق پرسشنامه از کارکنان و مدیران سازمان امور مالیاتی کشور جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها از طریق تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرفـت. تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار لیزرل انجام شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که حاکمیت فناوری اطلاعات تأثیر مثبتی بر بلوغ تحول دیجیتال دارد و این تأثیر از طریق افزایش چابکی سازمانی تقویت میشود. لذا سازمانهای مالیاتی با حاکمیت فناوری اطلاعات قویتر و چابکی سازمانی بیشتر، در مسیر تحول دیجیتال موفقتر عمل میکنند. این یافتهها میتوانند بهعنوان راهنمایی برای ارتقای استراتژیهای تحول دیجیتال در سازمانهای مالیاتی مورد استفاده قرار گیرند.
مدل سازی
غلامرضا آزاد؛ علی شجاعیفرد؛ سراجالدین محبی
چکیده
در سازمانهای دولتی کشور یکی از مشکلاتی که مانع پیشرفت سازمان میشود رفتارهای قدرتطلبانه مدیران در ارتباطات سازمانی بوده و صاحبنظران این نوع رفتار را که مدیران بهعنوان شخص اول سازمان برای رسیدن به قدرت و نظم بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه در سازمانهای به کار میگیرند، را نوعی آفت سازمانی میدانند. با توجه به اینکه رفتارهای ...
بیشتر
در سازمانهای دولتی کشور یکی از مشکلاتی که مانع پیشرفت سازمان میشود رفتارهای قدرتطلبانه مدیران در ارتباطات سازمانی بوده و صاحبنظران این نوع رفتار را که مدیران بهعنوان شخص اول سازمان برای رسیدن به قدرت و نظم بهطور آگاهانه یا ناآگاهانه در سازمانهای به کار میگیرند، را نوعی آفت سازمانی میدانند. با توجه به اینکه رفتارهای قدرتطلبانه مدیران یکی از موضوعات مهمی است که اثرات مختلفی در ارتباطات سازمانی دارد، لذا این پژوهش با هدف ارائه مدل رفتارهای قدرتطلبانه در ارتباطات سازمانی در میان مدیران سازمانهای دولتی کشور انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده رویکردی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی استادان رشتههای مدیریت و ارتباطات دانشگاههای استان تهران که سابقه مدیریتی در سازمانهای دولتی استان تهران را داشتند، برای انتخاب حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد که با 15 نفر مصاحبه شده است. جامعه آماری بخش کمی مدیران سازمانهای دولتی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری تصادفی طبقهای380 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کیفی به کمک ارویکرد داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از نرمافزارهای SPSS22، Lisrel8.54 صورت گرفت. یافتهها نشان میدهد مدل رفتارهای قدرتطلبانه در ارتباطات سازمانی در میان سازمان دولتی کشور شامل مقوله محوری رفتارهای قدرتطلبانه در ارتباطات سازمانی؛ شرایط علی با چهار مؤلفه خصوصیات شخصیتی، ارتباطات، جامعهپذیری و مدیریت؛ زمینهها با سه مؤلفه رفتار سیاسی، سازگاری موقعیتی و موقعیت شغلی؛ استراتژی با سه مؤلفه جوسازمانی، الگوهای سازمانی، قوانین و مقررات سازمانی؛ عوامل مداخلهگر با دو مؤلفه محیط پویا و پیچیده و اخلاق سازمانی و پیامدها با دو مؤلفه بیتفاوتی سازمانی و کاهش مشارکت میباشد. نتایج نشان میدهد، مدل ارائه شده میتواند به درک بهتر رفتارهای قدرتطلبانه مدیران دولتی در ارتباطات سازمانی کمک نماید.
مدل سازی
ابوالفضل حسینی؛ علی اکبر مجدی
چکیده
اینرسی سازمانی یک عامل مهم مخل در انطباقپذیری کارکردی سازمانها با محیط میباشد. این مطالعه با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای اینرسی سازمانی در ایران انجام شد. این مطالعه به لحاظ سنخشناسی مروری و متکی بر روش مرور سیستماتیک بود. بهکارگیری مرور سیستماتیک براساس یک پروتکل منظم انجام گرفت که شامل سه مرحله کلان پیشایند تحقیق ...
بیشتر
اینرسی سازمانی یک عامل مهم مخل در انطباقپذیری کارکردی سازمانها با محیط میباشد. این مطالعه با هدف شناسایی پیشایندها و پسایندهای اینرسی سازمانی در ایران انجام شد. این مطالعه به لحاظ سنخشناسی مروری و متکی بر روش مرور سیستماتیک بود. بهکارگیری مرور سیستماتیک براساس یک پروتکل منظم انجام گرفت که شامل سه مرحله کلان پیشایند تحقیق (تعیین پرسش اصلی و الگوی پرسش)، فرایند پژوهش (تعیین معیارهای واجد شرایط، استراتژی جستجو، فرایند انتخاب مقالات و استخراج دادهها) و برآیند پژوهش (ارائه سیمای مطالعات و ترکیب کیفی یافتهها) بود. در نهایت 30 مقاله حائز شرایط نهایی جهت توصیف و ترکیب دادهها شدند. نتایج توصیفی نشان داد که اکثر مطالعات در مجلات مدیریت منتشر شده و مبتنی بر رویکرد کمی، روش پیمایش و متمرکز بر گروه کارکنان انجام شده بودند. همچنین به لحاظ زمانی نیز مطالعات از قدمت دهساله برخوردار بوده و مسئله اصلی آنها تبیین اینرسی سازمانی بوده است. یافتههای کیفی نیز نشان داد که پیشایندهای اینرسی سازمانی در 7 مضمون (ساختاری، مدیریتی، شناختی، ارتباطی، توانشی، منفعتی و رفتاری) و نیز پسایندهای اینرسی سازمانی در چهار مضمون (هنجاری، شناختی، عملکردی و رفتاری) قابلطبقهبندی هستند. با توجه به نقش بیبدیل اینرسی سازمانی در کمینگی کارکرد سازمانها در عصر تغییرات، این نیاز جدی وجود دارد که مطالعاتی با رویکرد سیستمی جهت مدیریت مسئله اینرسی سازمانی انجام شود.
مدل سازی
عبداله ساعدی؛ نازنین اسدی
چکیده
کلان دادهها در سازمان میتواند بینشی ایجاد کند که منجر به تصمیمگیری بهتر و کشف مسیرهای استراتژیک شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی پیامدهای کلان دادهها در مدیریت منابع انسانی در سازمانهای دولتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد و از لحاظ نوعشناسی ...
بیشتر
کلان دادهها در سازمان میتواند بینشی ایجاد کند که منجر به تصمیمگیری بهتر و کشف مسیرهای استراتژیک شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی پیامدهای کلان دادهها در مدیریت منابع انسانی در سازمانهای دولتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد و از لحاظ نوعشناسی در زمرة پژوهشهای آمیخته میباشد. جامعه آماری پژوهش، شامل استادان دانشگاه در حوزة مدیریت و مدیران منابع انسانی در سازمانهای دولتی است که 17 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان گذار مورد تأیید قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته است که با استفاده از روایی محتوایی و پایایی بازآزمون تأیید شد. در بخش کیفی این پژوهش، دادههای به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون و با نرمافزار مکس- کیو- دی- ای تحلیل و پیامدهای کلان دادهها در مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. در بخش کمی پژوهش با استفاده از نقشه شناختی فازی اولویتبندی عوامل و روابط علی آنها مشخص گردید. یافتهها گویای آن است که جذب و استخدام هوشمندانه، تشخیص شکافهای مهارتی، قابلیت آیندهنگری، مدیریت استعداد، رفع تبعیض و حفظ، نگهداشت کارکنان و مدیریت عملکرد به ترتیب مهمترین پیامدهای کلان دادهها در مدیریت منابع انسانی میباشند. حاکمت کلان دادهها در سازمانهای دولتی مدیران منابع انسانی را قادر میسازد تا هوشمندانهتر در حوزههای منابع انسانی ازجمله جذب و استخدام، کارمندیابی، سیستم حقوق و دستمزد و ... عمل نمایند.
مدل سازی
بهنام گلشاهی؛ علیرضا مرتضیزاده
چکیده
بیهویتی، اختلالاتی چون؛ اعتماد به نفس پایین، افسردگی، اضطراب، پیشرفت شغلی محدود، تمرکز کاری کم و ... را برای کارکنان در سازمانها ایجاد میکند. از اینرو، شناسایی عوامل کلیدی نقشآفرین بر بیهویتی کارکنان و نگاشت سناریوهای محتمل برای مدیریت این بحران در سازمانهای نظامی به عنوان هدف پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است. این پژوهش ...
بیشتر
بیهویتی، اختلالاتی چون؛ اعتماد به نفس پایین، افسردگی، اضطراب، پیشرفت شغلی محدود، تمرکز کاری کم و ... را برای کارکنان در سازمانها ایجاد میکند. از اینرو، شناسایی عوامل کلیدی نقشآفرین بر بیهویتی کارکنان و نگاشت سناریوهای محتمل برای مدیریت این بحران در سازمانهای نظامی به عنوان هدف پژوهش حاضر در نظر گرفته شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی است که به روش توصیفی- علّی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران منابع انسانی در یکی از سازمانهای نظامی با حداقل مدرک کارشناسیارشد است که تعداد 25 نفر از آنان به روش هدفمند انتخاب شدند. دادههای پژوهش به دو روش کتابخانهای- میدانی گردآوری شدهاند. بدین منظور، پس از انجام مطالعات کتابخانهای و تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر بحران بیهویتی کارکنان، پرسشنامهای جهت ارزیابی اثرگذاری و اثرپذیری عوامل کلیدی برای نگاشت سناریوهای محتمل در مدیریت بحران بیهویتی کارکنان تنظیم شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش محتوایی و پایایی آن از طریق روش آزمون مجدد در زمان دیگر و همبستگی بین آزمونها (73/0) تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها برای شناسایی عوامل کلیدی به روش مرور نظاممند متون و منابع علمی و سناریوپردازی به روش پویاشناسی سیستم انجام شده است. مرور نظاممند متون و منابع علمی نشان داد که عوامل مؤثر در بحران بیهویتی کارکنان در دو دسته کلی فردی و محیطی دستهبندی میشوند. همچنین برای شبیهسازی دادههای جمعآوری شده، یک حالت پایه بر مبنای پاسخهای داده شده در نظر گرفته شد و با بررسی پاسخهای خبرگان، چهار سناریو به صورتی که تمام عوامل کلیدی در آن درگیر شوند انتخاب و شبیهسازی گردید. شبیهسازی سناریوها نشان داد که در مجموع، افزایش موفقیت فرد، تغییرات مثبت در وضعیت اقتصادی، کاهش استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی و بهوجود آمدن ویژگیهای شخصیتی خوب در افراد، باعث بالا رفتن درصد کسب هویت افراد و بهدنبال آن کاهش میزان بروز بحران بیهویتی و مدیریت بحران بیهویتی خواهد شد.
مدل سازی
علی قربانی؛ حسین تبیانیان
چکیده
مطالعه ادبیات حکمرانی الکترونیک نشان میدهد که این حوزه از علم به جنگلی از نظریههای بدون ساختار و فاقد چشمانداز تبدیل شده است تا حدی که طراحان و مجریان را با سردرگمی مواجه میسازد! پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی-آیندهپژوهانه، به دنبال مدلی پویا و فرازمانی است که ابعاد، مفاهیم و شاخصهای حکمرانی الکترونیک را، در قالب یک کل شناسایی ...
بیشتر
مطالعه ادبیات حکمرانی الکترونیک نشان میدهد که این حوزه از علم به جنگلی از نظریههای بدون ساختار و فاقد چشمانداز تبدیل شده است تا حدی که طراحان و مجریان را با سردرگمی مواجه میسازد! پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی-آیندهپژوهانه، به دنبال مدلی پویا و فرازمانی است که ابعاد، مفاهیم و شاخصهای حکمرانی الکترونیک را، در قالب یک کل شناسایی کند تا کمک کند این سازه اجتماعی در عرصه اجرا، به صورت هدفمند و متوازن رشد کند. مدل اولیه با روششناسی مطالعه تطبیقی و با استفاده از روش فراتلفیق طراحی شد؛ سپس مؤلفههای شناسایی شده، با استفاده از پرسشنامه دلفی، در چهار دور مورد آزمون قرار گرفتند. میزان اتفاقنظر میان اعضای پانل نیز، با استفاده از ضریب هماهنگی کندال به دست آمد. برای تعیین کفایت ابعاد و مؤلفهها و همچنین تعیین میزان پوشش آنها و قابلیت پیادهسازی مدل از آزمون فرض دوجملهای استفاده شد. اعضای تشکیلدهنده پنل شامل اعضای هیئتعلمی و محققان سرشناس مرتبط با موضوع پژوهش و خبرگان اجرائی حکمرانی الکترونیک در سطح عالی بودند. یافتههای پژوهش سازه حکمرانی الکترونیک را در قالب مدل چهار مقولهای تحت عناوین زمینه، فراگرد توسعه، محتوا و عصر طراحی میکند. نتایج نشان میدهد سه مقوله «زمینه»، «فراگرد توسعه» و «محتوا» به صورت دوبهدو باهم ارتباط دارند. همچنین مدل نهایی مؤید آن است که در هر «عصر»، «محتوا» جدید و متفاوتی از حکمرانی الکترونیک ظهور میکند که نیازمند سناریوهای جدید برای مؤلفههای «زمینه» ای است و همچنین با تحقق «زمینه» جدید، مؤلفههای «فراگرد توسعه» نیز نیازمند سناریوپردازی جدید برای تحقق محتوا خواهد بود. این رشد و ارتقای حکمرانی الکترونیک در اعصار مختلف، در قالب یک مدل حلزونی ادامه مییابد.
مدل سازی
آناهیتا مظاهری کلهرودی؛ مجید رمضان؛ حسن گیوریان؛ مجید رستمی بشمنی
چکیده
سلامتی در تمام جوامع بهعنوان یکی از مهمترین الزامات عدالت و توسعه است. یکی اهداف مهم در سیاستگذاریهای سلامت در ایران امکان دسترسی به خدمات بهداشتی برای همگان به صورت عادلانه باشد، اما تحقق این هدف در مرحله اجرا بسیار ضعیف است. بنابراین طراحی الگویی مناسب برای اجرای خطمشیهای عمومی سلامت مبتنی بر عدالت هدف پژوهش حاضر است. ...
بیشتر
سلامتی در تمام جوامع بهعنوان یکی از مهمترین الزامات عدالت و توسعه است. یکی اهداف مهم در سیاستگذاریهای سلامت در ایران امکان دسترسی به خدمات بهداشتی برای همگان به صورت عادلانه باشد، اما تحقق این هدف در مرحله اجرا بسیار ضعیف است. بنابراین طراحی الگویی مناسب برای اجرای خطمشیهای عمومی سلامت مبتنی بر عدالت هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش آمیخته است که در ابتدا از روش کیفی و راهبرد نظریه دادهبنیاد است. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان سلامت گردآوری شد. مطابق با مدل استرواس و کوربین، کدگذاری انجام شد در تحلیل دادهها، در نهایت به 120 مفهوم و 24 مقوله فرعی و 6 مؤلفه اصلی به اشباع نظری رسید و به ایجاد مدلی که تأثیر شرایط علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها بر پدیده محوری همان اجرای خطمشیهای عمومی سلامت مبتنی بر عدالت شناسایی شد. سپس این مدل توسط 15 نفر از خبرگان سلامت در قالب پرسشنامهای با تکنیک دلفی فازی با حذف، اصلاح و اضافه نمودن تعدادی از شاخصها سرانجام 58 مفهوم و 26 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی تأیید شد. برای اعتبارسنجی مدل پژوهش پرسشنامه که براساس یافتههای کیفی مرحله قبل طراحی شده حجم نمونه از فرمول کوکران تعداد 384 نفر از کارشناسان بخش سلامت نظرسنجی انجام شد، سپس دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، با نرمافزار اسمارت پی. ال. اس تجزیه و تحلیل شدند. تمامی شاخصهای برازش مدل در محدوده مطلوب قرار دارند که این امر نشان میدهد روابط معناداری بین متغیرهای مدل وجود دارد.
مدل سازی
انسیه رضوی؛ رضا رسولی؛ هادی موذن جمشیدی؛ زهرا رجائی
چکیده
سازمانهای امروزی برای رهایی و غلبه بر تغییرات و چالشهایی محیطی نیازمند توانایی جهش سازمانی هستند که از طریق هفت مهارت کوانتومی (دیدن کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، دانش کوانتومی، عمل کوانتومی، وجود کوانتومی و اعتماد کوانتومی) محقق میشود. از آنجا که فرهنگسازمانی به منزله موتور و نیروی محرکهای است که از نوع خاصی ...
بیشتر
سازمانهای امروزی برای رهایی و غلبه بر تغییرات و چالشهایی محیطی نیازمند توانایی جهش سازمانی هستند که از طریق هفت مهارت کوانتومی (دیدن کوانتومی، تفکر کوانتومی، احساس کوانتومی، دانش کوانتومی، عمل کوانتومی، وجود کوانتومی و اعتماد کوانتومی) محقق میشود. از آنجا که فرهنگسازمانی به منزله موتور و نیروی محرکهای است که از نوع خاصی از فعالیت و مهارتهای کارکنان حمایت میکند. برای ترویج و حمایت از این مهارتها باید فرهنگسازمانی متناسب با آن شناسایی و تدوین گردد. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعهای و رویکرد پژوهش بر مبنای پارادایم پراگماتیسم است. نظر به اینکه طراحی مدلهای پیچیده، مانند مدل فرهنگ جهش سازمانی، نیازمند درک عمیق از بافت فرهنگی و سازمانی است از روش کیفی و استراتژی روایت پژوهی استفاده شده است. 47 روایت با روش نمونهگیری هدفمند تدوین شد. برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختارمند استفاده شد. دادهها در نرمافزار maxqd کدگذاری گردید. نتایج حاصل نشان داد پنج خرده فرهنگ شامل: 1- فرهنگ رصد و پایش تعالیهنده عملکرد در پرتو دیدن کوانتومی 2- فرهنگ تدبیر اندیشی آیندهکاوانه در راستای تفکر کوانتومی 3- فرهنگ خود تعالی و خود ارتقابخشی (خود آفرینی) در امتداد دانش و احساس کوانتومی 4- فرهنگ شایسته سالاری و بهگزینی در پرتو عمل کوانتومی 5- فرهنگ وفاق و خوش زیستی در سایه وجود و اعتماد کوانتومی، از جهش سازمانی حمایت میکند. برای تقویت فرهنگ سازنده جهش سازمانی باید به این پنج خرده فرهنگ تقویت گردد.
مدل سازی
حسین زیدی؛ وحید چناری؛ سیدرسول آقاداود؛ علی اکبر احمدی
چکیده
این پژوهش با هدف تبیین مؤلفهها و ارائه الگوی شادی سازمانی در بین کارکنان وزارت نیرو انجام شده است. پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته است. جامعۀ آماری بخش کیفی خبرگان آگاه بودند. برای این منظور از خبرگان و متخصصان شامل مدیران و کارشناسان ارشد و تصمیمگیرندگان وزارت نیرو استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
این پژوهش با هدف تبیین مؤلفهها و ارائه الگوی شادی سازمانی در بین کارکنان وزارت نیرو انجام شده است. پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته است. جامعۀ آماری بخش کیفی خبرگان آگاه بودند. برای این منظور از خبرگان و متخصصان شامل مدیران و کارشناسان ارشد و تصمیمگیرندگان وزارت نیرو استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و طبقهای بوده و ملاک تعیین حجم نمونه رسیدن به اشباع نظری بوده است که بعد از 13 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری مرحله کمی تمام بخشهای اجرایی، اداری و کارشناسی، شامل مدیران و کارشناسان ارشد و کارکنان وزارت نیرو میباشند. در بخش کمی روش نمونهای تصادفی خوشهای و طبقهای بود. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود استفاده شد که تعداد نمونه مورد بررسی تعداد 384 نفر محاسبه شد. تحلیل دادههای کیفی با استفاده از تئوری دادهبنیاد و تحلیل دادههای کمی با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل شامل عوامل علی، زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها، پیامدها و پدیده محوری شناسایی شد. پس از شناسایی مؤلفههای دخیل در شادی سازمانی، رابطه بین مؤلفههای الگوی پاردایمی تئوری دادهبنیاد نشان داد بین مؤلفهها رابطه وجود دارد.
مدل سازی
سیده سیما رسولی؛ امیر محبوب لطفکار
چکیده
جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی یکی از راهکارهای اساسی برای توسعه پایدار شهری و تأمین منابع مالی موردنیاز شهرداریها به شمار میرود. با توجه به محدودیت منابع مالی دولتی و افزایش روزافزون نیازهای شهری، مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمرانی و خدماتی شهری امری ضروری است. این تحقیق با هدف ارزیابی عدم موفقیت شهرداریها در جذب سرمایهگذار ...
بیشتر
جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی یکی از راهکارهای اساسی برای توسعه پایدار شهری و تأمین منابع مالی موردنیاز شهرداریها به شمار میرود. با توجه به محدودیت منابع مالی دولتی و افزایش روزافزون نیازهای شهری، مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمرانی و خدماتی شهری امری ضروری است. این تحقیق با هدف ارزیابی عدم موفقیت شهرداریها در جذب سرمایهگذار بخش خصوصی انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی - اکتشافی است که با راهبرد پیمایشی در دو گام دلفی فازی و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه آماری در بخش دلفی فازی، خبرگان دانشگاهی، مدیران ارشد شهرداریها و سرمایهگذاران بخش خصوصی بوده است که 30 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. بخش کمی، براساس نرمافزار جیپاور 148 نفر از مدیران ارشد شهرداری غرب تهران و سرمایهگذاران بخش خصوصی و با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محققساخته براساس یافتههای دلفی فازی بوده است. دادههای حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرمافزار اسمارت پی.ال.اس تجزیه و تحلیل شد. براساس یافتههای دلفی فازی عدم موفقیت شهرداریها در جذب سرمایهگذار بخش خصوصی شامل 6 مانع اصلی ضعفهای سیاسی-دولتی، ضعفهای قانونی-نظارتی، ضعفهای ساختار اقتصادی، تعارضهای بین بخش دولتی و خصوصی، ضعف در ساختار مدیریتی شهرداریها و ضعف در ساختار اداری شهرداریها است. نتایج نیز حاکی از برازش مناسب موانع شناسایی شده است. براساس یافتههای این بخش، ضعفهای ساختار اقتصادی دارای بیشترین بار عاملی بوده و پس از آن عامل تعارضهای بین بخش دولتی و خصوصی قرار دارد. یافتههای این تحقیق به مدیران و سیاستگذاران در کاهش عوامل بازدارنده شهرداریها در جذب سرمایهگذار بخش خصوصی کمک مینماید.
مدل سازی
حسین اقبالی؛ ابراهیم رجبپور؛ زعیمه نعمتالهی
چکیده
پژوهشهای حال حاضر حول محور مدیریت استراتژیک، حاکی از این است که تدوین استراتژی، نمیتواند دغدغه یا مسئله اصلی سازمانها باشد. بلکه آنچه تبدیل به مسئله شده است، عدم همسویی بین بخشهای مختلف سازمان و استراتژیهای کلان سازمان است. این پژوهش سعی دارد، با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری، مدلی را در جهت ایجاد همسویی استراتژیک کارکنان ...
بیشتر
پژوهشهای حال حاضر حول محور مدیریت استراتژیک، حاکی از این است که تدوین استراتژی، نمیتواند دغدغه یا مسئله اصلی سازمانها باشد. بلکه آنچه تبدیل به مسئله شده است، عدم همسویی بین بخشهای مختلف سازمان و استراتژیهای کلان سازمان است. این پژوهش سعی دارد، با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری، مدلی را در جهت ایجاد همسویی استراتژیک کارکنان ارائه کند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محققساخته بود که در اختیار خبرگان (11 نفر از استادان دانشگاه و مدیران و کارکنان شرکت گاز استان بوشهر) قرار داده شد. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش، از روایی محتوا استفاده گردید و پایایی ابزار نیز با شاخص کاپای کوهن محاسبه شد که معادل 65/0 گزارش شد. در جهت انجام پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات، عوامل موردنظر استخراج شد و سپس با تشکیل گروه کانونی از استادان دانشگاه و مدیران شرکت گاز استان بوشهر، هشت عامل نهایی انتخاب شد، که در نهایت با استفاده از روش مدلسازی ساختاری تفسیری در سه سطح قرار گرفتند. نتیجه پژوهش نشان داد که عواملی مانند بلوغ فرهنگ سازمان، ادراک کارکنان از اهداف سازمان، مشارکت کارکنان در تدوین استراتژی، سیستم پاداش مناسب و شفافیت بیانیه مأموریت سازمان، بیشترین تأثیر را بر همسویی استراتژیک کارکنان دارند. لذا به مدیران توصیه میشود که اگر میخواهند کارکنان را با استراتژیهای کلان سازمانی همسو کنند، از تأثیر بسزای این پنج عامل، غافل نشوند.
مدل سازی
معصومه افشارینژاد رودسری؛ محمدعلی سرلک؛ داود غلامرضایی؛ اشرف رحیمیان
چکیده
در حال حاضر صنعت بیمه در ایران با چالشهایی نظیر پیچیدگی در فرایندها، هزینههای بالا و کاهش اعتماد مشتریان روبهرو است. در نتیجه این چالشها، نیازمندیهای جدیدی برای بهبود عملکرد و افزایش اثربخشی در صنعت بیمه به وجود آمده است. در این راستا، پیادهسازی مدل سازمان خودگردان غیرمتمرکز (دائو) بهعنوان یکی از راهکارهای نوین مطرح میگردد ...
بیشتر
در حال حاضر صنعت بیمه در ایران با چالشهایی نظیر پیچیدگی در فرایندها، هزینههای بالا و کاهش اعتماد مشتریان روبهرو است. در نتیجه این چالشها، نیازمندیهای جدیدی برای بهبود عملکرد و افزایش اثربخشی در صنعت بیمه به وجود آمده است. در این راستا، پیادهسازی مدل سازمان خودگردان غیرمتمرکز (دائو) بهعنوان یکی از راهکارهای نوین مطرح میگردد که با کمک فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند میتواند به حل بسیاری از مشکلات موجود در صنعت بیمه کمک کند. این مفهوم در مرکز این پژوهش قرار دارد که آیا دائو میتواند در صنعت بیمه پیادهسازی شود؟ چالشهای پیادهسازی سازمان دائو بیمهای در ایران چیست؟ برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریهپردازی دادهبنیاد استفاده شده است. ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات با بهکارگیری روش نمونهگیری هدفمند با 16 متخصص و فرد خبره در صنعت بیمه (در سه حوزه مالی، فنی و حقوقی) و برخی از استادان فعال در حوزه فناوری بلاکچین مصاحبه صورت گرفت. تحلیل اطلاعات از روش استراوس و کوربین و مدل پارادایمی انجام گرفت و نتیجه این تحلیل استخراج 317 مفهوم، 69 مقوله و 24 عامل است. این تحقیق برای اولین بار در کشور به بررسی پیادهسازی سازمان دائو بیمهای و عوامل مؤثر بر آن میپردازد و چالشهای پیادهسازی را شناسایی و راهکارهایی را برای مقابله با آنها ارائه مینماید. همچنین نتایج و پیامدهای پیادهسازی این مدل مورد بررسی قرار میگیرد.
مدل سازی
رسول خزائی؛ مرتضی حضرتی؛ نیما رنجی جفرودی
چکیده
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمانها بهطور فزایندهای با بحرانهای مختلفی مواجه میشوند که ازجمله آنها میتوان به بحرانهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اشاره کرد. این بحرانها نهتنها به عملکرد و بقای سازمانها تهدید وارد میکنند، بلکه بر سلامت روان و رفاه کارکنان نیز تأثیرگذار هستند. یکی از مهمترین چالشهایی ...
بیشتر
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمانها بهطور فزایندهای با بحرانهای مختلفی مواجه میشوند که ازجمله آنها میتوان به بحرانهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی اشاره کرد. این بحرانها نهتنها به عملکرد و بقای سازمانها تهدید وارد میکنند، بلکه بر سلامت روان و رفاه کارکنان نیز تأثیرگذار هستند. یکی از مهمترین چالشهایی که سازمانها پس از وقوع بحران با آن مواجه میشوند، مدیریت دیسترس اخلاقی در میان کارکنان است. لذا هدف پژوهش طراحی الگوی مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی با روش آمیخته میباشد. از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفت. جهت شناسایی مؤلفههای الگو، از روش کیفی و مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده شد. مشارکتکنندگان بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان که ستادان هیئتعلمی رشته مدیریت دولتی و مدیران ارشد علوم پزشکی ایران که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل بخش کیفی از روش تحلیل دادهبنیاد و با نرمافزار مکسکیودا استفاده شد. در بخش کمی جهت برازش الگوی طراحی شده، از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به وسیله نرمافزار PLS استفاده شد. جامعه آماری کمی شامل 245 نفر از مدیران و کارشناسان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بود که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه مبتنی بر یافتههای کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. بخش کیفی نشان داد 7 مقوله اصلی شامل: استرس شغلی، دیسترس اخلاقی، مدیریت بحران، وضعیت بیماری کرونا، استراتژی سازمان، اخلاق حرفهای، فرسودگی شغلی و 15 مقوله فرعی شناسایی شد. بخش کمی نیز مشخص شد بین مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی و عوامل رابطه معنیداری وجود دارد و الگوی طراحی شده از تناسب قابلقبولی برخوردار است. مدیریت بحران با رویکرد مدیریت دیسترس اخلاقی، میتواند به بهبود عملکرد سازمانها، افزایش رضایتمندی کارکنان و درنهایت، افزایش تابآوری جامعه کمک میکند.
مدل سازی
سعید چهره؛ محمدعلی سرلک؛ اشرف رحیمیان
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتابدهندههای استارتآپ و شناسایی ابعاد و مؤلفههای آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای بهبود عملکرد شتابدهندههای استارتآپ و شناسایی ابعاد و مؤلفههای آن انجام شده است. این پژوهش از نظر روش و ماهیت در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی قرار دارد و از نظر هدف کاربردی است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی (فراترکیب و دلفی) و کمّی صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل 25 مقاله فارسی و لاتین مرتبط با بهبود عملکرد در شتابدهنده که به روش سرشماری در روش فراترکیب انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش دلفی نیز شامل 30 نفر از اعضای هیئتعلمی رشته مدیریت و مدیران شرکتهای مرتبط با شتابدهندههای استارتآپ بوده است. در بخش کمی نیز 250 نمونه از کارکنان شتابدهندههای ایران با روش طبقهای تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محققساخته است که اعتبار آن از طریق روشهای روایی سازه و بارهای عاملی و همچنین محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمد و تأیید شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همچنین تحلیل مسیر، با استفاده از نرمافزارهای آماری spss و smart pls بهره برده شد. براساس تحلیل عاملی اکتشافی 73 گویه پرسشنامه در 12 مؤلفه اصلی و 61 مؤلفه فرعی طبقهبندی شده است. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد 12 مؤلفه منابع انسانی مربیگری، فنون مدیریت، منظر مشتری، بهبود مستمر، پشتیبانی، روابط مالی، فرایندهای داخلی، مدل کسبوکار، اکوسیستم برنامه، رقبا و محیط بر بهبود عملکرد شتابدهندههای استارتآپ مؤثر است.
مدل سازی
پیمان شهلایی منش؛ فریدون احمدی؛ منصور ایراندوست
چکیده
پژوهش حاضر با هدف، ریشهیابی عمیق عوامل موثر بر قانونگریزی در سازمانهای دولتی ایران انجامگرفته شدهاست. از نظر هدف، کاربردی و توسعهای بوده و از لحاظ رویکردی از نوع پژوهشهای کیفی و اکتشافی، در دو بخش کیفی میباشد. در بخش اول با تکنیکدلفی و استفاده از پرسشنامههای ساختارمند، عوامل اصلی و متغیرهای قانونگریزی شناسایی و ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف، ریشهیابی عمیق عوامل موثر بر قانونگریزی در سازمانهای دولتی ایران انجامگرفته شدهاست. از نظر هدف، کاربردی و توسعهای بوده و از لحاظ رویکردی از نوع پژوهشهای کیفی و اکتشافی، در دو بخش کیفی میباشد. در بخش اول با تکنیکدلفی و استفاده از پرسشنامههای ساختارمند، عوامل اصلی و متغیرهای قانونگریزی شناسایی و در بخش دوم عوامل به دست آمده مرحله قبل، با کمک ابزار پنجچرا از تکنیک RCA و با انجام مصاحبهها، ریشهیابی عمیق گردید. جامعهآماری این پژوهش شامل 18 نفر از خبرگان، نخبگان، اساتید دانشگاهها، مدیران بخشهای نظارت دستگاههای اجرایی و قضات دیوان عدالتاداری که خبره و آشنا به موضوع پژوهش بودند، میباشند و بهصورت غیراحتمالی و هدفمند که در نفر 18م به اشباع نظری رسیدند. براساس نتایج حاصل از تکنیکدلفی 6 عامل اصلی، شامل عواملاقتصادی، عواملسیاسی، عواملفردی، عواملساختاری، عواملنظارتی و عواملاجتماعی و16 متغیر وابسته به عوامل شناسایی گردید و بر اساس نتایج روش RCA، سه عامل تعارضمنافع، عدم افزایش حقوقها متناسب با نرخ تورم و خلأهای موجود در قوانین بهعنوان ریشههای قانونگریزی در سازمانهای دولتی ایران شناسایی گردید.