عبدالرضا غنیزاده؛ روحاله نوری؛ اکبر حسنپور؛ یوسف وکیلی
چکیده
یک دهه از استقرار و اجرای نظام مدیریت عملکرد فعلی سازمانهای بخش دولتی ایران براساس ضوابط قانون مدیریت خدمات کشوری، سپری میشود؛ اما آسیبشناسی علمی و جامعی از این نظام منتشر نشده است. اگر عارضهها و نارساییهای احتمالی نظام کنونی در کنار یکدیگر جایگیرند و استمرار یابند موجب شکافهای عمیق عملکردی خواهند شد، ازاینرو، هدف این ...
بیشتر
یک دهه از استقرار و اجرای نظام مدیریت عملکرد فعلی سازمانهای بخش دولتی ایران براساس ضوابط قانون مدیریت خدمات کشوری، سپری میشود؛ اما آسیبشناسی علمی و جامعی از این نظام منتشر نشده است. اگر عارضهها و نارساییهای احتمالی نظام کنونی در کنار یکدیگر جایگیرند و استمرار یابند موجب شکافهای عمیق عملکردی خواهند شد، ازاینرو، هدف این پژوهش آسیبشناسی نظام مذکور است. در اجرای پژوهش، نخست مبانی نظری مدیریت عملکرد (در سطح سازمان) مطالعه شد و منابع منتخب مرور، طبقهبندی و تحلیل مضمون شدند. پس از آن براساس مضامین استخراج شده، مصاحبههای نیمهساختاریافته با 19 نفر از خبرگان مدیریت عملکرد در سازمانهای بخش دولتی کشور انجام پذیرفت. خبرگان مذکور با لحاظ شرایط علمی، تجربی و ادراکی به شیوه گلوله برفی شناسایی شدند. سپس تحلیل مضمون دادههای مصاحبهها به روش استقرایی انجام پذیرفت و آسیبشناسی محقق شد. در این مرحله 500 کد به دادهها اختصاص پیدا کرد. یافتههای پژوهش مشتمل بر یک مضمون فراگیر (آسیبهای نظام مدیریت عملکرد سازمانهای بخش دولتی کشور)، 6 مضمون سازماندهنده (آسیبهای عمده شامل: مشکلات مربوط به برنامهریزی، نارساییهای قانونی و زمینهای، مشکلات تخصصی و ضعف بینش، مشکلات مربوط به تعارض منافع، نارساییهای اجرایی و لجستیکی، مشکلات نظری در مدل کنونی) و 55 مضمون پایه (عارضههای فرعی) است با لحاظ تنوع، تعدد و گستره آسیبهای مذکور بجاست که اقدامات اصلاحی، با مشارکت تخصصهای متنوع در حوزه دانش مدیریت انجام پذیرد. برخی اصلاحات در داخل نظام مذکور امکانپذیر میباشند ولی بعضی دیگر نیازمند بهبود در دیگر زیرسیستمهای نظام اداری هستند.
علی شریعتنژاد
چکیده
در دنیای مدیریت امروز، برخی رهبران ضمن برخورداری از شخصیت خودمحور و متکبر و قرارگیری در موقعیت قدرت، در طول زمان کمتر از تواناییها و قابلیتهای ذهنی خود استفاده میکنند و تحرک فکری کمی دارند که این مسئله در گذر زمان باعث کاهش توانش فکری و عقلانی آنها میشود. در حقیقت این افراد، بعد از رسیدن به قدرت، دچار کوتهفکری و تحکم ...
بیشتر
در دنیای مدیریت امروز، برخی رهبران ضمن برخورداری از شخصیت خودمحور و متکبر و قرارگیری در موقعیت قدرت، در طول زمان کمتر از تواناییها و قابلیتهای ذهنی خود استفاده میکنند و تحرک فکری کمی دارند که این مسئله در گذر زمان باعث کاهش توانش فکری و عقلانی آنها میشود. در حقیقت این افراد، بعد از رسیدن به قدرت، دچار کوتهفکری و تحکم بیمنطق میشوند؛ چراکه اعمال قدرت مداوم و توانایی حکمرانی بدون داشتن فعالیت فکری و ذهنی، آسیب قابلتوجهی به توانش ذهنی و فکری آنها میزند که نتیجه آن ضعف در فعالیتهای فکری رهبران، بالأخص در حوزه تصمیمگیری خواهد بود. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر و پیامدهای هوبریس رهبران در سازمانهای دولتی انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که از نظر هدف توسعهای و از نظر روش گردآوری اطلاعات پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی خبرگان هستند که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی اعضای نمونه آن انتخاب و براساس اصل کفایت نظری تعداد آن برآورد شد. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. در این پژوهش برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از روش کدگذاری و نرمافزار اطلس تی و برای تحلیل کمی از روش دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تحکم بیمنطق، پارادوکس قدرت، تصور وهمآلود از نبوغ و دانش شخصی، عدمتحرک مغزی و تنبلی ذهنی، غرور و خودشیفتگی و اختلالات شخصیتی و رفتاری مهمترین عوامل مؤثر و شکلدهنده هوبریس هستند. همچنین تمرکز تصمیمگیری، رهبری مغرورانه، بهرهکشی و استثمار منابع انسانی، مدیریت خودکامه و کاهش انگیزه و تعهد پیروان و زیردستان بهعنوان مهمترین پیامدهای پدیده هوبریس رهبران در سازمانهای دولتی است.
آزین هرندی؛ محمدمهدی پرهیزگار؛ امیر فاضل؛ محمدتقی امینی
چکیده
با وجود ارائه مدلهای هم آفرینی ارزش، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در دانشگاهها روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای نسل چهارم و پنجم و بهتبع آن ارائه یک الگوی مفهومی براساس آن است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه عمیق با استفاده از روش متاسنتز جهت ...
بیشتر
با وجود ارائه مدلهای هم آفرینی ارزش، هنوز ابعاد و مؤلفههای مختلف آن در دانشگاهها روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای نسل چهارم و پنجم و بهتبع آن ارائه یک الگوی مفهومی براساس آن است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه عمیق با استفاده از روش متاسنتز جهت شناسایی عوامل، مؤلفهها و پیامدهای هم آفرینی ارزش، از تکنیک دلفی فازی جهت پالایش عوامل و مؤلفهها بهره گرفته شده است. نظرسنجی به عمل آمده در چهار مرحله انجام گرفته و نتایج هر مرحله با استفاده از فرمولهای روش دلفی فازی مورد پالایش قرار گرفته است. نهایتاً مدل هم آفرینی ارزش دانشگاهی با تأکید بر دانشگاههای ارزشآفرین و تمدنساز با 16 عامل، 23 مؤلفه و 13 پیامد و هرکدام در سه دسته طراحی گردیده، و بهعنوان مدلی پیشنهادی جهت هم آفرینی ارزش دانشگاهی ارائه شده است، تا بدینوسیله دانشگاهها بتوانند ضمن تحلیل وضعیت موجود و بهینه کاوی از تجارب موفق، اقدام به ارائه طرحها و اقدامات بهبود نمایند.
غلامرضا توکلی؛ علیرضا سعادتمندی؛ حسن داناییفرد؛ محمد محمدظاهری
چکیده
نمدیریت دولتی بهعنوان نحلهای که به دنبال تحقق حداکثر منفعت عمومی برای حداکثر افراد جامعه است. در سیر تکوینی خود با نظریههای متعددی تبیین شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی، هدف اکتشافی و به لحاظ نتیجه بنیادی در دوبخش انجام شده است. در بخش نخست که نقد نظریههای غالب در فضای دانشی مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران آن است. دادهها ...
بیشتر
نمدیریت دولتی بهعنوان نحلهای که به دنبال تحقق حداکثر منفعت عمومی برای حداکثر افراد جامعه است. در سیر تکوینی خود با نظریههای متعددی تبیین شده است. پژوهش حاضر با رویکردی کیفی، هدف اکتشافی و به لحاظ نتیجه بنیادی در دوبخش انجام شده است. در بخش نخست که نقد نظریههای غالب در فضای دانشی مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران آن است. دادهها از طریق مطالعه کتابخانهای دانش موجود و مصاحبه نیمهساختاریافته با 21 خبره دانش مدیریت دولتی گردآوری شدند و سپس خروجی تحلیل محتوای کیفی دادهها و نقدهای احصا شده در اختیار خبرگان قرار گرفت و در سه مرحله جرح و تعدیل نظرات خبرگان انجام و مورد تأیید نهایی تمامی خبرگان مشارکت داده شده در پژوهش قرار گرفت. در بخش دوم با استفاده از روش استراتژی استدلال استعارهای بهعنوان یکی از شیوههای نظریهپردازی در پارادایم نمادین تفسیری و با طی گامهای روش نظریهپردازی داناییفرد (1386) بهمنظور تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی و جابهجایی مدیران نظریهای نوین در حوزه دانشی مدیریت دولتی با عنوان نظریة ابرهای بارانی ارائه شد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان دانش مدیریت دولتی ایران بودند که نمونهای 21 نفری (خبرگان مرحله اول پژوهش) از آنها به شیوه هدفمند جهت مشارکت در فرایند انجام پژوهش انتخاب شدند. نظریه ارائه شده با استفاده از استعاره ابرهای بارانی، رویکردی جامع و کلنگر در تبیین ماهیت و کارکرد مدیریت دولتی بهویژه جابهجایی مدیران دولتی داشته است و در عین حال ابهامها و سؤالات مغفول در نظریههای پیشین را بررسی و این موارد را با نگاهی نقادانه در نظریهای جدید در نظر گرفته است. از سوی دیگر، این نظریه توانایی و انعطاف لازم برای تبیین و توصیف مدیریت دولتی در کشورهای توسعه یافته، در حال توسعه و توسعه نیافته را به همراه داشته و از قدرت انتقال مفاهیم قابلقبولی برخوردار است.
سعید دشتیزاد؛ مهناز فرهمند؛ حسین افراسیابی؛ سید علیرضا افشانی
چکیده
انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات سازمانهای دولتی توأم با مواظبت دائم و رفع موانع از مسیر آنها، ضامن سلامت جامعه و سازمان است. ازاینرو، پدیدة خودسانسوری در روابط عمومیهای سازمانهای دولتی را باید یکی از موانع عمده در این مسیر قلمداد کرد که شناخت و واکاوی عوامل و زمینههای بروز این پدیده میتواند گامی ضروری و مهم در رفع این موانع ...
بیشتر
انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات سازمانهای دولتی توأم با مواظبت دائم و رفع موانع از مسیر آنها، ضامن سلامت جامعه و سازمان است. ازاینرو، پدیدة خودسانسوری در روابط عمومیهای سازمانهای دولتی را باید یکی از موانع عمده در این مسیر قلمداد کرد که شناخت و واکاوی عوامل و زمینههای بروز این پدیده میتواند گامی ضروری و مهم در رفع این موانع محسوب شود. این پژوهش با هدف مطالعة عمیق تجارب مدیران روابط عمومیهای سازمانهای دولتی شهر یزد، به دنبال کشف و شناسایی عوامل و انگیزههای آنان در مبادرت به خودسانسوری است. این پژوهش در چارچوب مطالعات کیفی به روش پدیدارشناختی انجام گرفته و اعتمادپذیری دادههای پژوهش نیز با استفاده از معیارهای چهارگانة اعتبارپذیری؛ انتقالپذیری؛ تأییدپذیری؛ و اطمینانپذیری تأیید شده است. یافتههای پژوهش در 15 مقولة فرعی و 4 مقولة اصلی نمایانگر تأثیر عوامل چهارگانه ناامنی و نیازمندی، دستورمحوری، تبعیت از گفتمان حاکم و مصلحتاندیشی در سطوح فردی، سازمانی، فراسازمانی است. با توجه به سایة سنگین عوامل یاد شده بر دیدگاههای مدیران روابط عمومیهای سازمانهای دولتی در مبادرت به خودسانسوری، میتوان نتیجه گرفت که تسهیل جریان اطلاعات بهعنوان یکی از ضرورتهای توسعة جوامع، نیازمند توجّه جدّی مسئولان و سیاستگذاران کشور به جایگاه و نقش روابط عمومیها در این زمینه است.